خبرگزاری فارس: یک تحلیلگر مسائل ایران با بیان اینکه غربیها و شبهروشنفکران ایران در رویارویی با ایران شکست خوردهاند، تاکید کرد که اکنون نوبت رئیسجمهوری آمریکاست که بخت شکستخورده خود را بیازماید.
به گزارش فارس، "محمد صادق الحسینی " در مقالهای در خصوص تهدیدات غرب و آمریکا علیه ایران نوشت: به نظر میرسد به جای حمله نظامی، غربیها راه دیگری علیه ایران را برگزیدهاند و آن از یک سو تشدید حصر اقتصادی و تجاری علیه ایران و از سویی دیگر حمایت از نیروهای معارضی است که خود را جنبش سبز نامیدهاند. به نظر میرسد انتخاب این راهکارها همه پس از ناامید شدن از راهکار نظامی است که ظاهرا بشدت پرهزینه است.
صادق الحسینی به سیاست "فشار از پایین و چانهزنی از بالا " اشاره کرد و گفت: غرب که به دلیل دو جنگ عراق و افغانستان بشدت از پا افتاده است تلاش میکند به خواسته و هدف خود برسد؛ هدفی که روزی آن را جایزه بزرگ نامید و آن چیزی نیست جز غلبه بر ایران و خلاص شدن از درگیری با آن از طریق سیاست "فشار از پایین و چانهزنی از بالا ".
نویسنده افزود: غرب و بویژه آمریکا که از نوک پا تا فرق سر دارای گرایش مادی است، نمیفهمد و نمیخواهد بفهمد -که این همان چیزی است که ما میخواهیم- که ایران هیچگاه بر حاکم یا طبیعت یا هویت یا دین خود قیام نکرده است مگر بر اساس اصل فرهنگی و معنوی.
این، طبیعت و عادت ایران در طول قرون گذشته است. ایران با اختیار خود و داوطلبانه و برخلاف اینکه قدرت مدنی فارسها در قبل از اسلام بود، اسلام را پذیرفت و فقط و فقط به این دلیل که حکومت اسلامی که در جزیرةالعرب در آن زمان ظهور کرد و برای آنان حکومتی پیشرفته و عالی و حتی پیشرفتهتر و عالیتر از حکومتهایی بود که در آن زمان بر روابط بینالملل مانند حکومت فارس یا رم، حکمرانی میکرد.
صادق الحسینی در بیان شاهدی بر اینکه ایرانیان، داوطلبانه اسلام را پذیرفتند، افزود: عرب آن روزگار که به اسلام دعوت میکردند هیچ یک دارای عوامل و شاخصهای مادی خاص یا قدرت مادی بزرگ و عظیمی نبودند که با آن حکومت کسریها یا مردم آن را مقهور خود کنند.
نویسنده افزود: نه تنها فقر و گرسنگی و عقبماندگی و محرومیت، علت گرایش مردم ایران به سوی ساقط کردن حکومت خود، در مقابل فاتحان جدید نبود، بلکه معانی و ارزشها و فضایل عالی که امتی ساده، پرچم دعوت به آن را در دست داشت، قلوب ایرانیان را پیش از شهرهای آنان فتح کرد.
صادق الحسینی افزود: آمریکاییها و غربیها امروز، نه تنها این سنخ ارزشها را ندارند بلکه چیزی نمانده است که به ته سراشیبی تمدن برسند، گذشته از اینکه آنان اکنون از لحاظ مادی در پایینترین درجه ممکن هستند. این، در زمانی است که ایران اسلامی با همه کمبود و کاستیهای خود و برخلاف مصیبتهای روزگار که آن را در خود گرفته است، این روزها از لحاظ معنوی و ارزشی و همچنین از لحاظ مادی در مقایسه با آنچه هست و موانعی که بر سر راه آن است، در متجلیترین روزهای خود قرار دارد.
صادق الحسینی نوشت: ممکن است رنج و دردسر و ناخرسندیهای مادی و معنوی در ایران که نتیجه اشتباهات داخلی (که چه بسیار است) یا ناشی از فشارهای خارجی (که چه سنگین است) وجود داشته باشد ولی اگر کسی در ایران امروز و آنچه مردم آن از تهران تا حومه "تهرانجلس " یعنی ایرانیان مقیم لوسآنجلس به طور کلی از احساس افتخار و حاکمیت ملی نیاز دارند، کنکاش کند و خوب بنگرد خواهد دید که نوعی از احساس ملیمیهنی خروشانی که به انقلاب شبیه است در این مردم وجود دارد.
وی افزود: سپس اگر دقیقتر نگریسته شود که حقیقت درون وطن روشن شود و فوران انقلابی دینی خروشانی که نسل سوم و چهارم انقلاب در حال رهبری آن هستند و در این حال میراثدار و تاریخ اسلام ناب محمدی (ص) هستند، روشن خواهد شد که صحنه انقلاب خروشان دینی که فوران آن تا آسمان میرسد مشاهده خواهد شد.
نویسنده تصریح کرد: این مشکل، تنها معضل غرب نیست بلکه این، مشکل شبهروشنفکران شگفتزده از مدرنیته و پست مدرنیته هم وطن ماست که پس از آنکه عامل دین را از حرکتهای مردمی حذف کردند اکنون عوامل عقلی را حدف میکنند و بر تجربه کردن عینی این امر پا میفشارند پس بگذارید تا آن را خود لمس کنند و شکست واقعی عملی را پس از شکست نظری تجربه کنند، حال پس از سقوط "هانتینگتون " و "فوکویاما "، اکنون نوبت باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا است تا بخت شکستخورده خود را مقابل ایران بسنجد.