سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدترین مردم کسانی اند که از بدترین مسأله ها می پرسند تا دانشمندان را به اشتباه اندازند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :38
بازدید دیروز :89
کل بازدید :177965
تعداد کل یاداشته ها : 304
103/9/4
7:53 ص
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
دوست[29]
«اینهایی که الان در ایران مشغول فتنه هستند این ها از اسلام هیچ اطلاع ندارند . و به حسب ان طوری که من می فهمم این ها مرتبط با امریکا هستند ولو این که اسمشان بر خلاف است و ملت ما باید این ها را رد بکنند و اعتنایی به انها نکنند و خودشان در همین سیل جمعیت ایران منحل خواهند شد.» صحیفه امام خمینی (ره) ج6-ص471

خبر مایه
لری فرانکلین طرح مخفی خود علیه جمهوری اسلامی را فاش کرد؛
حمایت کامل از جریان‌فتنه با تجهیزات پیشرفته و آموزش‌نظامی

لری فرانکلین مقام ارشد سابق پنتاگون در نوشته‌ای جزئیاتی از طرح مخفی خود علیه جمهوری اسلامی ایران را فاش کرد.

به گزارش رجانیوز،فرانکلین در پی رسوایی جاسوسی برای اسرائیل از طریق لابی صهیونیستی آیپک از منصب خود برکنار و دادگاهی شد. وی را می توان جزو سرسخت ترین و معاندترین عناصر ضد جمهوری اسلامی ایران در آمریکا برشمرد که به همراه جریان فکری خود (جناح نومحافظه کار) همواره نظریات و پیشنهادات افراطی خود را به دولت های مختلف آمریکا علیه نظام ارائه کرده‌اند. وی در این طرح می‌نویسد:

فوریه 2003 و چند هفته قبل از اشغال عراق بود و دولت بوش هنوز استراتژی واقع گرایانه ای در مورد هژمون آینده منطقه که در عراق قرار دارد، نداشت. من به عنوان رئیس میز ایران در وزارت دفاع، ناامید بودم. قرار بود که ما به عراق حمله کنیم ولی سیاست مشخصی در مورد دشمن سرسخت عراق نداشتیم. حس من این بود عراق به ویتنامی دیگر تبدیل شود و در ایران «هوشی مینه» جدید پدیدار شود. در حقیقت من از منابعم آگاه شده بودم که تهران پیش از شروع جنگ شبکه ای در عراق ایجاد کرده است و آماده است تا زمانی که ایالات متحده، صدام را از عراق ساقط کرد آمریکا را به چالش بکشد. من همچنین می دانستم تصور اعتماد و همکاری با رهبران عراقی طرفدار ایران ایده ای احمقانه است. اما من به اندازه کافی شجاعت بیان این موضوع را نداشتم و نمی توانستم با رئیس در اداره نقشه های ویژه «داگلاس فیث» و یا رئیس او «پل وولفوویتز» روبرو شوم. در جو تب دار آن زمان تصور نمی کردم که کسی مرا جدی بگیرد و می دانستم که فیث آنقدر مشغول اشغال عراق است که حاضر نیست به حرفهایم گوش دهد. بنابراین من با توجه به شرایط حاکم به «استیون ووزن» رئیس سیاست خارجی ایپک (کمیته امور عمومی اسرائیل و آمریکا) نزدیک شدم و از او خواستم تا نگرانی های من را با «اولیوت آبرامز» در شورای امنیت ملی در میان بگذارد. این اقدام من باعث شد تا من به جرم جاسوسی برای اسرائیل محاکمه شوم.

اما هدف من هرگز انتقال اطلاعات به اسرائیل نبود و من تنها تلاش داشتم تا از حمله عراق قبل از اتخاذ استراتژی مشخصی در قبال ایران جلوگیری کنم. من همیشه در پنتاگون گفته بودم که تغییر رژیم و نه کنار آمدن با ایران و جنگ با این کشور باید سیاست ما باشد. اما عناصری در سازمان سیا و وزارت خارجه با این موضوع مخالف بودند. نقشه من طرحی بود تا بنیادهای رژیم روحانیون را بدون متوسل شدن به نیروی نظامی بلرزاند.

من از ایالات متحده درخواست کردم تا یک دولت درتبعید را مثلا در جایی مثل آسیای مرکزی که سابقه ایرانی دارد به رسمیت بشناسد، من پیشنهاد برنامه پیچیده تبلیغاتی دادم تا داستان های درست و نادرست را در رسانه پخش کند و به این وسیله اطمینان مردم ایران به رهبرانشان کم شود.

من درخواست کردم تا سابقه حقوق بشری ایران برجسته شود و هر روز بر یکی از قربانیان رژیم تمرکز شود. بر زندان های رژیم ایران تمرکز شود. همچنین پیشنهاد کردم برخی از اسناد از حالت سری خارج شود تا آبروی رژیم ایران در صحنه بین المللی از بین برود.

همچنین از متخصصین مالی درخواست کردم تا فهرستی از حساب های بانکی، اموال و بنگاه های تجاری که رهبران کلیدی رژیم مالک آنها هستند، تهیه کنند و پیشنهاد کردم که نقل و انتقال های مالی بلوکه شود.

سرانجام درخواست کردم که تعهدی نسبت به مردم ایران، مانند جنبش مردمی لهستان، داده شود و نسلی از فعالان سیاسی آموزش دیده شوند تا به طور مخفیانه وارد کشور شوند و از آن خارج شوند. مردم باید بدانند که مهار شوروی به معنای کنار آمدن با آن کشور نبود، در حقیقت ایالات متحده میلیون ها دلار برای سرنگون کردن آن رژیم منحوس صرف کرد.

وی ادعا می‌کند که با گذشت زمان تحکیم قدرت رژیم افزایش پیدا کرده است اما در عین حال مخالفت با طبقه روحانیون حاکم نیز گسترش پیدا کرده است. در این شرایط برخی از مواردی که پیشنهاد کردم به غیر از حمله نظامی، کاربرد دارد.

انتخابات تابستان سال (2009) نشان داد که مخالفانی در ایران وجود دارند. این شرایط نشان داد که تلاش کافی برای افزایش این نارضایتی فراتر از طبقات میانی و بالایی انجام نشده است. اما بسیاری در ایالات متحده تنها دو گزینه را برای ایران می بینند. حمله نظامی و یا نوعی همزیستی با ایران. اما گزینه سومی نیز وجود دارد. ایالات متحده می تواند حمایت کامل خود از معترضین ایران را اعلام کند و این جنبش جدید را با تجهیز آن به تلفن های ماهواره ای، دوربین های دیجیتال و جی پی اس تقویت کند.

آمریکا همچنین می تواند برخی از تیراندازان ماهر را تربیت کند تا با تیراندازان رژیم که به تظاهرات کنندگان شلیک می کنند مقابله کند. همچنین می توان داده هایی به کانال‌های اطلاعاتی وارد شود تا ارگان های اطلاعاتی ایران سردرگم شوند و با عناصر مختلف سازمان های خودشان مقابله کنند و با یکدگیر بجنگند.

همچنین می توان رادیوهای باندکوتاه در اختیار مناطق روستایی قرار داد. ایالات متحده می تواند اقتدار رژیم را با نشان دادن فساد و دورویی آن گم کند. ممکن است که این اقدامات ایالات متحده باعث دستگیری گسترده شود اما این اقدام رژیم می تواند باعث به وجود آمدن مقاومت شدید در ایران شود. سرانجام ممکن است بخش عظیمی از مردم ایران دست به شورش بزنند. در صورت بروز چنین سناریویی، رژیم متوسل به خون ریزی، هرج و مرج و اقدامات انتقامی می شود. اما اگر مردم ایران بسیج شوند و دست به اعتصابات گسترده بزنند، رژیم ایران فلج خواهد شد.


  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ به طور جمعی تولد تون مبارک باد