تاملی بر اظهارات امام جماعت مسجد آتشیها
در سفرهای انتخاباتی موسوی به استان فارس، مسجد آتشیها میزان وی بود. در آنجا بود که محمدعلی دستغیب امام جماعت مسجد در تعریف و تمجیدی مبالغه آمیز به حمایت از موسوی پرداخت و سپس این مسجد به یکی از مراکز حمایت از موسوی مبدل گردید. این حمایت به انتخابات 22 خرداد ختم نشد و با آغاز فتنه پس از انتخابات بود که شاهد همراهی همه جانبه آقای دستغیب و شاگردانش در مسجد قبا از فتنهگران بودیم، به نحوی که منشاء برخی حوادث تلخ در شیراز را باید در این مرکز جستجو کرد.
صدور پیامهای متعدد در دفاع از فتنه گران و تکرار ادعاهای دروغین ایشان و حتی تبدیل جلسات تفسیر قرآن به محلی برای توجیه و حمایت از رفتار خائنانه موسوی و کروبی، تنها بخشی از اقدامات قابل تامل ایشان در دوران فتنه بود. همین اظهارات و اقدامات بود که اعتراضات شدید مردم شیراز را به همراه داشت و تا بدانجا رسید که جمعی از نمایندگان مجلس خبرگان خواستار اخراج وی از مجلس خبرگان شدند که با وساطت رهبر معظم انقلاب اسلامی منتفی گردید. اما متاسفانه این اعتراضات تغییری در رویه ایشان ایجاد نکرد و امروز هم شاهد تداوم همان رویه پیشین هستیم.
آخرین اقدام آقای دستغیب در مسیر همراهی با فتنه گران، انتشار نامهای سرگشاده خطاب به اعضای مجلس خبرگان در آستانه نشست اخیر این مجلس است که مملو از تکرار تهمتها، دروغ پردازیها و توهمات فتنه گران است. دست نوشته ای که انتقادات جدی به آن وارد است:
الف- اولین انتقاد جدی به ایشان نحوه انتشار نامه است. به واقع اگر آقای دستغیب خواستار تغییری در رویه مجلس خبرگان بود کفایت میکرد که نامه فوق را برای اعضای مجلس خبرگان یا هیئت رئیسه ارسال نماید نه اینکه نامه ایشان بطور سرگشاده از طریق رسانهها و سایتهای ضدانقلاب به گوش اعضای مجلس خبرگان برسد! تقلید یک عالم دینی از شیوههای تبلیغاتی ضدانقلاب که هدف اصلی آن تخریب نظام اسلامی است، چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ بنظر میرسد انتشار سرگشاده این نامه بیشتر با هدف جلب رضایت جریان فتنه صورت گرفته است.
ب- دومین انتقاد را باید در لحن و ادبیات نامه مشاهده نمود. به واقع اگر کسی امضای نهایی نامه را ندیده باشد گمان خواهد کرد که متن مذکور توسط یکی از اعضای اپوزیسیون و مخالفین نظام اسلامی نوشته شده است! آیا صحیح است که عضوی از اعضای مجلس خبرگان در نامه نگاری به دیگر اعضای همان مجلس، ادبیات جریان اپوزیسیون را برگزیند.
ج- سومین انتقاد جدی به ادعاهای کذایی است که در این نامه تکرار شده است و در چهار بند به آن اشاره می شود:
1- در بخشی از نامه آمده است: «بیش از یک سال از واقعهی 22/3/ ?? میگذرد و همچنان عدّهی زیادی از مردم به دنبال مطالباتشان میباشند» در این باره باید گفت آنچه در یکسال گذشته توسط فتنه گران عنوان "مطالبات مردم" یافته، توقعات تمامت خواهانه کسانی است که بعد از شکست در انتخابات ادعای دروغین تقلب را مطرح ساخته و فضای اجتماعی را به سمت درگیری و ناآرامی کشاندند.
در واقع مطالبات اصلی مردم، حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و استقرار صلح و آرامش به جامعه است که لازمه آن تقویت قوای سه گانه و تقویت وحدت اجتماعی است که اتفاقا فتنه سال گذشته این حرکت را با مشکلاتی مواجه ساخت.
2- در فرازی دیگر ایشان مطرح میسازد: «آیا بعد از یک سال توانستهایم در نظام یک آرامش نسبی خالی از رعب و وحشت ایجاد کنیم؟ اگر باز هم میگوییم در جامعه مشکلی نیست، پس چرا دائم به صورت لفظی دم از وحدت میزنیم؟ اگر هست، چرا مردم در یک استراحت واقعی نیستند؟ چرا وحدت به همراه رعب و وحشت از ناحیهی عدّهای باشد و عدّهی کمی در آرامش به خیال خود باشند و هر چه بر زبانشان میآید، میگویند و هیچ به فکر عواقب الفاظ خود نیستند. آیا شما خبرگان تا به حال به این فکر کردهاید که چرا نتوانستهایم مردم را نسبت به وقایع موجود راضی کنیم»
در نقد این عبارت نیز باید گفت متاسفانه حب و بغضها، چشم حقیقت بین را نیز از آقای دستغیب و بیت ایشان سلب نموده است چرا که به عنوان نمونه آیا همین مراسم باشکوه روز قدس که با حضور میلیونی ملت و در فضایی آرام و با عظمت و بدور از هرگونه حاشیه برگزار شد نشان از بازگشت آرامش به کشور ندارد!
همچنین سخن گفتن از وحدت که ورد زبان همیشگی بزرگان دین از جمله رهبر فقید انقلاب اسلامی بوده چه ارتباطی به وجود مشکل دارد که ناشیانه به عنوان نماد تدوام بحران در جامعه مطرح شده است!
3- مطلب قابل تامل دیگر اظهار نظر از جانب مراجع عظام تقلید است. وی از اعضای مجلس خبرگان میپرسد: «آیا پی به این معنا بردهایم که چرا مراجع و علما نسبت به وضع موجود رضایت ندارند؟»
این در حالی است که مراجع عظام تقلید بارها از اقدامات تفرقه انگیز و توهین آمیز فتنه گران اعلان انزجار کردهاند و وجود برخی انتقادات از دولت و انتظارات از قوای سه گانه را نباید به معنای حمایت از مطالبات نامشروع فتنه گران ارزیابی نمود.
4- شاه بیت اظهارات آقای دستغیب در این نامه که پیام اصلی و علت غایی نوشتن آن است آنجایی است که مینویسد: «چرا به این بزرگواران، آقایان مهندس میرحسین موسوی و جناب حجّت الاسلام و المسلمین کروبی و یاران آنها این همه تهمت زده میشود، در حالی که هیچ دادگاهی آن را به اثبات نرسانده و هنوز هم به دنبال تهمت زدن به این و آن هستند»
این عبارات با هدف بیگناه جلوه دادن سران فتنه گنجانده شده است، غافل از اینکه که خیانتها و جنایات آقای موسوی و کروبی آنقدر اظهر من الشمس است که وجدان بیدار هر ایرانی به آن شهادت میدهد. اما اینکه چرا نظام اسلامی با وجود این همه اسناد محکمه پسند همچنان در برابر این فتنه گران مدارا میکند و خائنین به نظام اسلامی را به دادگاه نمیکشاند نشان از وجود مصالحی دارد که آقای دستغیب خود به خوبی به آن اشراف دارد، اما اینکه چرا اقای دستغیب از این مساله سوء استفاده کرده و مدارای نظام اسلامی را به معنای بیگناهی سران فتنه تحلیل میکند سوالی است که ایشان باید پاسخگو باشد!
سرآخر باید گفت مسیری که آقای دستغیب در پیش روی گرفته مسیر سهمگینی است که متاسفانه پیش از وی کسان دیگری چون منتظری و ... پیمودهاند، مسیری که به رویارویی با امام(ره) و امت و آرمانهای انقلاب اسلامی انجامید. توصیه حضرت امام(ره) به ملت در ماجرای عزل آقای منتظری میتواند هشداری برای همه نخبگان جامعه باشد، آنجا که در نامه تاریخی 6/1/68 میفرمایند: «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تأثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند نگردند»