مسجد ضرار و فتنه سبز
یکی از مهمترین دشمنان خط اسلام راستین که از زمان ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان تا به امروز دست از عداوت و دشمنی بر نداشته است, جریان نفاق است. منافقین با قدرت یافتن اسلام, بر قدرت خویش افزودند و با شکلگیری اولین حکومت اسلامی در مدینه النبی, به عنوان مهمترین تهدید داخلی در برابر اسلام قد علم کردند.
آیات متعددی از آخرین سور نازل شده به پیامبر اعظم(ص) اختصاص به تحلیل وضعیت منافقین دارد که سوره بقره, نساء، احزاب, توبه و ... از آن جملهاند...
* * *
حضرت آیت الله خامنهای در اینباره میفرماید: «منافق؛ یعنی کسی که ادعای چیزی را میکند، وعدهی چیزی را میدهد، پرچم چیزی را بلند میکند؛ اما در رفتار خود، در عمل خود و در راه خود، ملتزم و پایبند به آن چیز نیست. یک چیز دیگر، یک راه دیگر و یک عمل دیگر بر رفتار و گفتار او حاکم است؛ این میشود منافق»(30/6/81)
* * *
حضرت آیت الله خامنهای در نقل ماجرای مسجد ضرار می فرمایند: «در قضیهی مسجد ضرار، اینها رفتند مرکزی درست کردند؛ با خارج از نظام اسلامی - یعنی با کسی که در منطقهی روم بود؛ مثل ابوعامر راهب - ارتباط برقرار کردند و مقدّمهسازی کردند تا از روم علیه پیغمبر لشکر بکشند. در اینجا پیغمبر به سراغ آنها رفت و مسجدی را که ساخته بودند، ویران کرد و سوزاند. فرمود این مسجد، مسجد نیست؛ اینجا محلّ توطئه علیه مسجد و علیه نام خدا و علیه مردم است.»(28/2/80)
* * *
متاسفانه امروز شاهد آن بودیم که "عبداللهبنابیهای منافق" همانهایی که به تعبیر رهبری انقلاب "حتی یک روز حکومت امام و حکومت نظام اسلامی را از بن دندان قبول نکردند" ستادهای انتخاباتی جبهه دوم خرداد را جولانگاه خود قرار داده بودند, و به عنوان سربازان کودتای مخملین نقش آفرینی کردند...
مسجد ضرار و فتنه سبز
معنای اصطلاح منافق
منافق در ابتدای سوره بقره به عنوان کسی که به زبان چیزی را میگوید که در دل اعتقاد به آن ندارد، معرفی شده است. منافق در عرف به انسان "دو چهره" و "دو رو" یا به انسانی که زبانش با دلش یکسو نباشد گفته شده است. اما کمتر توجه شده که ریشه اصطلاح منافق چه بوده که به انسان دو رو منافق گفته شده است؟
معادل عربی اصطلاح "دو رو" «ذو وجهین» است، ولی به منافق ذو وجهین گفته نشده و قرآن از کلمه منافق استفاده کرده است، لذا ریشه این اصطلاح را در جای دیگر باید جستجو نمود.
"نفق" به معنی شکاف است. نفقه و انفاق عاملی است که شکافهای اقتصادی موجود در جامعه را پر کند، به همین جهت به آن میگویند انفاق. یعنی کسی که انفاق میکند در راه خدا، میخواهد آن فاصلههای طبقاتی و شکافهایی که به وجود آمده و یک عده فقیر شده اند را از بین ببرد و برابری اقتصادی – اجتماعی برقرار نماید.
"منافق" به عکس بیشتر در مسایل سیاسی و اجتماعی مطرح است و کسی است که در جامعه شکاف ایجاد میکند! بنابراین منافق به صرف "دو رو" بودنش متصف به ویژگی "نفاق" نمیشود، منافق زمانی منافق میشود که در صدد ایجاد شکاف در جامعه باشد، یعنی بخواهد در جامعه تزلزل ایجاد کند، بخواهد آن انسجامی که در جامعه باید وجود داشته باشد را برهم بزند. بنابراین اصطلاح منافق یک اصطلاح کاملاً سیاسی و اجتماعی است نه یک اصطلاح شخصی و عبادی و آن چه که از قرآن بدست میآید این است که منافق کافر است. و اینکه حضرت امام(ره) فرمودند "منافقین بدتر از کفارند!" ریشه قرآنی دارد، آنجا که خداوند می فرمایند: «ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النار» (نساء:145) یعنی اگر جهنم طبقهبندی شده باشد، منافق در پایینترین طبقه جهنم قرار خواهند داشت.
رمز موفقیت چنین کسی در جامعه اسلامی بی شک دو رویی و تزویر است. چرا که در جامعه اسلامی, مسلمانان نخواهند پذیرفت که کسی آموزه های اسلامی و شعائر دینی را با صراحت زیر سوال ببرد. در این صورت چنین فردی پایگاه اجتماعی خود را از دست داده و مطرود خواهد شد. در اینجاست که نقاب اسلام بر چهره زده و ادعاها و شعارهای اسلامی سر می دهد و از اصلاح اجتماع سخن میگوید، در حالی که به واقع اعتقادی بدان ندارد.
حضرت آیت الله خامنهای در اینباره میفرماید: «منافق؛ یعنی کسی که ادعای چیزی را میکند، وعدهی چیزی را میدهد، پرچم چیزی را بلند میکند؛ اما در رفتار خود، در عمل خود و در راه خود، ملتزم و پایبند به آن چیز نیست. یک چیز دیگر، یک راه دیگر و یک عمل دیگر بر رفتار و گفتار او حاکم است؛ این میشود منافق»(30/6/81)
خط نفاق در برابر رهبری جامعه اسلامی میایستد
نوعاً خط نفاق خطی است که در مقابل جریان رهبری اسلام ایستاده است، در صدر اسلام این طور بوده، یعنی کسی که در مقابل پیامبر میایستاد از مسلمانها، از آن به عنوان منافق ذکر میشد. مثلاً در سوره نساء آیه 115 «و من یشاقق الرسول من بعد ما تبین له الهدی» بعد از آن که رسول یعنی رهبری جهان اسلام آمد و مسائل را روشن کرد، اگر کسی با رسول مخالفت کند، یعنی با رهبری جامعه مخالفت کند، «و یتبع غیر سبیل المومنین» و در برابر راهی که سبیل مؤمنین است، یعنی آن راهی را که رسول و رهبری نشان داده، بایستد. «نوله ما تولی» چنین کسی خط ولایت خود را تغییر داده، یعنی ولیای غیر ولیای که خدا تعیین کرده برگزیده است! بعد قرآن و خدای تعالی میفرمایند چنین کسی که «یشاقق الرسول» در برابر رسول بایستد ما او را به همان ولیای که خودش برگزیده واگذارش میکنیم! یعنی کسی که در برابر رسول ایستاد، او خطش را از رسول جدا کرده و حالا که جدا کرده ولی دیگری برگزیده است!
خط نفاق و مسجد ضرار
نماد عینی ایستادگی خط نفاق در برابر رهبری و تلاش برای ایجاد انشقاق در جامعه اسلامی و طراحی و ایجاد خط و جبهه ای جدید در برای جبهه مسلمانان, طرح و ایده ساخت مسجدی است که توسط حضرت رسول اکرم(ص) به "مسجد ضرار" نامگذاری شد.
حضرت آیت الله خامنهای در نقل ماجرای مسجد ضرار می فرمایند: «در قضیهی مسجد ضرار، اینها رفتند مرکزی درست کردند؛ با خارج از نظام اسلامی - یعنی با کسی که در منطقهی روم بود؛ مثل ابوعامر راهب - ارتباط برقرار کردند و مقدّمهسازی کردند تا از روم علیه پیغمبر لشکر بکشند. در اینجا پیغمبر به سراغ آنها رفت و مسجدی را که ساخته بودند، ویران کرد و سوزاند. فرمود این مسجد، مسجد نیست؛ اینجا محلّ توطئه علیه مسجد و علیه نام خدا و علیه مردم است.»(28/2/80)
ادامه دارد .....