سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سپارنده دانش نزد غیر اهل آن، مانندآویزنده گوهر و مروارید و طلا بر گردن خوکان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :86
بازدید دیروز :28
کل بازدید :178258
تعداد کل یاداشته ها : 304
103/9/8
7:29 ص
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
دوست[29]
«اینهایی که الان در ایران مشغول فتنه هستند این ها از اسلام هیچ اطلاع ندارند . و به حسب ان طوری که من می فهمم این ها مرتبط با امریکا هستند ولو این که اسمشان بر خلاف است و ملت ما باید این ها را رد بکنند و اعتنایی به انها نکنند و خودشان در همین سیل جمعیت ایران منحل خواهند شد.» صحیفه امام خمینی (ره) ج6-ص471

خبر مایه

گونه شناسی اعتقادات سیاسی همسر میرحسین موسوی؛
چرا همدردی با منافقان!
اما خانم رهنورد از روی سادگی و نیز برای آنکه فکر می‌کند مخاطب او فاقد دانش سیاسی است همه گرایش خود را لو داده است. حالا خوب می‌شود فهمید که چرا برخی هوشمندانه می‌گویند وقت دستگیری و محاکمه سران فتنه نرسیده است. اینها باید خود را تخلیه کنند تا مردم بدانند با چه جماعتی در دهه اول انقلاب زیر یک سقف مسیر انقلاب را طی می کردند.
  

کاظمر انبارلویی در سرمقاله امروز روزنامه رسالت نوشت:
مصاحبه سایت ضد انقلابی خودنویس با خانم زهرا رهنورد به لحاظ گونه شناسی اعتقادات سیاسی همسر میرحسین موسوی اهمیت دارد. این مصاحبه که توسط یک ضد انقلاب فراری صورت گرفته نوعی رونمایی از تفکر سیاسی وی در سال‌های آغازین انقلاب نسبت به منافقین و شرارت‌های خونین آنها در دهه 60 است. مصاحبه خانم رهنورد روی سایت کلمه که ارگان میرحسین موسوی است آمده و تمام سایت‌های ضد انقلابی هم با آب و تاب آن را نقل کرده‌اند.

خبرنگار از وی می‌پرسد، "بسیاری (دوران طلایی امام) را جور دیگری می‌بینند بسیاری آرمان‌های "امام" را بر نمی‌تابند به نظر شما تاکید زیاد بر همین چیزها عامل تفرقه نیست؟"
خانم رهنورد در پاسخ می‌گوید: "به عنوان یک روشنفکر منتقد که سر در چاه دانشگاه کرده و ناله‌های خود را در آنجا ضبط کرده، یادمان باشد در تفکر و باورهایمان چهارده معصوم داریم و نه بیشتر. پس هیچ فردی را نباید مطلق کرد اصلا چرا بر اصول و ارزش‌های آزادیخواهانه و دموکراتیک توافق نکنیم؟

وی با اشاره به تجربیات 30 ساله خود در انقلاب می‌افزاید: " امروز به این نتیجه رسیده‌ایم که شکوه وحدت رنگین کمان ملت، شهر فرنگ نیست اما از همه رنگ است. چراحق نمی‌دهید در این هفت رنگ یا رنگارنگی، موسوی مذهبی دوستدار امام خمینی هم صادقانه رنگ خودش را داشته باشد. او که گفته است من در کنار شما هستم در این رنگین کمان از ارزشی‌ترین مذهبی‌ها تا باورها و نگرش‌های دیگر حضور دارند. آزادی و دموکراسی، رنگ بی‌رنگی‌هاست."

خبرنگار ضد انقلاب سایت خودنویس که میزان اعتقاد وی را نسبت به امام(ره) اندازه‌گیری می‌کند در سئوال بعدی نظر وی را در مورد منافقین هم استمزاج می‌کند. از خانم رهنورد می‌پرسد: "چرا سخن گفتن از وقایع دهه 60 سخت است آیا می‌توان یک گروه را به این راحتی در تابستان سال 67 سر به نیست کرد آیا سکوت و حتی توجیه به معنی قبول داشتنش نیست؟"
رهنورد در پاسخ می‌گوید: "جنایات و عملیات تروریستی آن گروه کذایی بر کسی پوشیده نیست. اما انتقام جویی طرف مقابل هم خطای بزرگی بوده است و هیچ کج روی قابل قبول یا اغماض نیست. اما به طوری که بارها گفته شده از این جنایت نه آقای خامنه‌ای و نه آقای موسوی هیچ یک اطلاعی نداشته‌اند و در حوزه وظایف‌شان هم نبوده است. البته سکوت و توجیهی هم در کار نیست و آن اقدامات خارج از چارچوب‌های حقوقی و ملاحظات اخلاقی بوده که بارها در نشست‌ها و در پاسخ به سئوال کنندگان درباره آن، تقبیح شده است، آن اتفاق لکه‌های سیاهی است که به آب زمزم و کوثر، سفید نتوان کرد."

اگر خانم رهنورد قبول دارند که منافقین مرتکب جنایت شده‌اند و عملیات تروریستی داشته‌اند بنابراین نباید به جانی و تروریست جایزه داد بلکه باید جانیان به مجازات برسند. حال که به مجازات رسیده‌اند چرا از مجازات منافقین در سال 67 به عنوان "لکه سیاه" و "جنایت یاد" می‌کنند. منافقین در سال 67 پس از پذیرش قطعنامه با همراهی ارتش بعث از طریق قصر شیرین با تجاوز به خاک ایران، شهرها و روستاهای سر راه را ویران کردند و جنایات بی‌شماری را مرتکب شدند آنها در تنگه مرصاد پشت دروازه کرمانشاه با مقاومت رزمندگان اسلام روبه‌رو شدند و شماری از آنها به هلاکت رسیدند و با خفت وخواری به خاک عراق برگشتند.
منافقان در زندان با شنیدن این خبر دست به شورش زدند و می‌خواستند پایان جمهوری اسلامی را جشن بگیرند دست عدالت و قضا گلوی آنها را فشرد و به عزا نشستند.
چرا برخی پس از 22 سال با آنها اظهار همدردی و همنوایی می‌کنند. خانم رهنورد اگر چنین همدردی با منافقان دارند چرا آن روز لب به اعتراض نگشودند و به رئیس قوه قضائیه آیت‌الله موسوی اردبیلی حتی گله‌ای نکردند.

اعتراض و گله او اکنون متوجه کیست؟
خبرنگار ضد انقلاب سایت خودنویس که از این پاسخ به شعف می‌رسد در سئوال بعدی شفاف‌تر از وی سئوال می‌کند، "خانم رهنورد آیا هیچ‌گاه به "خاوران" رفته‌اید تا به خانواده‌های کشته شدگان سال‌های 60 و خانواده‌های اقلیت‌های مذهبی که عزیزی را در آنجا به خاک دارند تسلیت بگویید؟ اگر نه فکر می‌کنید کی چنین کنید تا فاصله‌ها کمتر و کمتر شود؟"
طمع خبرنگار و اشتیاق او در تخلیه تفکر سیاسی خانم رهنورد اعجاب‌آور است حتی مجازات منافقین را در سال 60 با آن همه جنایات بر نمی‌تابد و معتقد است خانم رهنورد باید با خانواده‌های آنها هم با حضور بر سر قبر آنها همدردی و ادای احترام کند تا فاصله جنبش سبز با منافقین کمتر شود!!

آیت‌الله خامنه‌ای در 6 تیر سال 60 در عملیات تروریستی منافقین مجروح شدند یک روز بعد آیت‌الله بهشتی به همراه 72 تن از رهبران جمهوری اسلامی در یک بمب گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند دو ماه بعد رئیس‌جمهور و نخست وزیر جمهوری اسلامی به همراه چند تن در محل نخست وزیری آماج حملات تروریستی قرار گرفتند. شهدای محراب در چهار گوشه کشور که به عنوان رکن اخلاق، عرفان، فقه و مجسمه تقوا بودند در محراب عبادت به خاک و خون کشیده شدند. هزاران نفر از مردم بی‌گناه در جای جای میهن اسلامی توسط منافقین قتل عام شدند. طبیعی است در هر منطق حقوقی جانیان و قاتلان این حوادث باید مجازات می‌شدند. اما خبرنگار سایت ضد انقلابی خودنویس از خانم رهنورد همسر نخست وزیر سال‌های دفاع مقدس می‌خواهد با خانواده‌های معدومین تماس بگیرد، با آنها همدردی کند و تسلیت بگوید!!
حتی وی اصرار دارد او نسبت به خانواده‌های معدومین گروهک حزب دموکرات و کومله و... همدردی کند و این نکته رادر قالب واژه "خانواده‌های اقلیت‌های مذهبی" در سئوال می‌گنجاند و از معدومین به عنوان "عزیز" یاد می‌کند.

فکر می‌کنید خانم رهنورد چه پاسخی می‌دهد! جالب اینجاست که مصاحبه خانم رهنورد به صورت زنده نبوده است اول سئوالات را به صورت مکتوب گرفته و مطابق آنچه که در ابتدای مصاحبه آمده است بعد از دو ماه پاسخ داده است!
وی در پاسخ به سئوال یاد شده تصریح می‌کند:
"آقا شما چه فکر می‌کنید؟ کاش ایران بودید و در جریان محیط پلیسی و خفقان قرار می‌گرفتید! فکر می‌کنید من روی صندلی تابدار با لیوان آب میوه‌ای در دست، پا روی پا انداخته‌ام و دارم کتاب‌های هری پاتر می‌خوانم یا حسین کرد شبستری را حفظ می‌کنم. فکر می‌کنید شما در سپهر آزادیخواهان و ما همپالکی بی‌خیالان و یا در کنار جنایتکاران هستیم؟ حاشا و کلا که چنین نیست همه ما یک خانواده‌ایم. زندانی داده، دردمند و مصیبت دیده و شناخته و شکنجه شده و هزینه داده. در گورستان به سوگ نشسته و در مرگ و شهادت جوانان و عزیزان‌مان داغدار و سیه‌پوش. شما هم سری به ایران بزنید و در جریان مصائب ما قرار بگیرید تا جنبش سبز را تنها نگذارید."
این پاسخ نشان می‌دهد اگر خانم رهنورد بر سر قبر منافقین معدوم سال‌های 60 حاضر نمی‌شود به خاطر محیط پلیسی بوده است. این محیط پلیسی از زمانی که شوهرش نخست وزیر دفاع مقدس بوده تاکنون ادامه داشته است!

همچنین این پاسخ نشان می‌دهد طی سال‌های اخیر بویژه در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری "محیط پلیسی و خفقان" از بین رفته و ایشان به همراه شوهرش یک جنبش سبز راه انداخته‌اند و توانسته‌اند از هر رنگی به جز آنها که رنگ انقلاب دارند را همراه خود کنند و به جنگ محیط پلیسی و خفقان وقایع دهه 60 بروند.
او حتی از خبرنگار منافق سایت خودنویس دعوت می‌کند او را تنها نگذارد بیاید به ایران در جریان مصائب قرار گیرد و ببیند وی و همسرش روی صندلی تابدار ننشسته‌اند بلکه مشغول یک نبرد بی‌امان با نظام و انقلاب هستند. واقعا انسان تاسف می‌خورد از خانمی که خود را استاد دانشگاه و همسر نخست وزیر سال‌های دفاع مقدس می‌داند دو ماه پیش چهار تا سئوال را گرفته فکر کرده، بعد این مطالب را در همدردی و همراهی با گروهک رسوای منافقین و جنایات بی‌شمار آنها در دهه 60 نوشته است.

جریان اصیل انقلاب و دستگاه‌های امنیتی کشور باید خیلی زحمت بکشند تا سرنخ‌های ارتباطی و همدردی و همزبانی فرقه سبز را با منافقین کوردل افشاء کنند و اثبات کنند اینها در همان مسیر سرنگونی نظام که گروهک نفاق در اوایل انقلاب طراحی کرده بود حرکت می‌کنند.
اما خانم رهنورد از روی سادگی و نیز برای آنکه فکر می‌کند مخاطب او فاقد دانش سیاسی است همه گرایش خود را لو داده است. حالا خوب می‌شود فهمید که چرا برخی هوشمندانه می‌گویند وقت دستگیری و محاکمه سران فتنه نرسیده است. اینها باید خود را تخلیه کنند تا مردم بدانند با چه جماعتی در دهه اول انقلاب زیر یک سقف مسیر انقلاب را طی می کردند.


  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ به طور جمعی تولد تون مبارک باد