انتقاد محسن کدیور از گنجی و سروش و موسوی
پنجشنبه ?? شهریور ???? ساعت ??:??
کدیور در شب قدر در راکویل، (حاشیه واشینگتن دیسی)، به نظرات سروش و گنجی و موسوی دربارهی فقه و فقها تاخت. حمله کدیور متوجه دیدگاه «اسلام بدون روحانیت» سروش و «اسلام فقیهان-باستانشناسان درد افزا»ی گنجی واسلام رحمانی موسوی است.
به گزارش جهان کدیور در بخشی از این سخنرانی میگوید که بعضی در تحلیلشان از بحران، مشکل را فقه میدانند و اسلام فقاهتی، چون فقیه جامع الشرایطی بر زمام امور است پس آنچه میگذرد در زندان و غیر زندان جامعه ناشی از دید فقهی و شریعت است و این افراد اشکال را در فقهی و شریعت میبینند. کدیور میگوید که بر اساس نگاه این گروه، حذف فقه باعث میشود اسلام درست شود.. این بخش اشارهاش به گفتههای اکبر گنجی و عبدالکریم سروش است. چون عبدالکریم سروش در سخنرانی چند سال پیش خود در لندن، از اسلام بدون روحانیت دفاع کرده بود، و سال پیش هم گفت که «چراغ دین دود میکند و دود این چراغ همان فقه است».
سروش، کل دستگاه فقهی را از آن جوامع کهن میداند و بر این باور است که در دوران جدید باید به حقوق مدرن عمل کرد. اکبر گنجی نیز در سخنرانیها و مقالات اخیرش، مفهومی ساخته است به نام «اسلام فقیهان-باستانشناسان درد افزا» و نشان میدهد که آنچه در ایران میگذرد عمل به احکام فقهی است. گنجی و سروش فقه را عامل مسائل و مشکلات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور جلوه دادهاند.
کدیور با انتقاد از اسلامی که مدتی است موسوی بر سر زبان دارد می گوید: مدتی است به پسوندهایی که با اسلام به کار می بریم توجه کرده ام مثلا اسلام رحمانی،این تعبیرات نوعی تقلیل گرائی برای اسلام است.
وی ادامه می دهد:بعضی در تحلیل این بحران مشکل را فقه میدانند و اسلام فقاهتی... چون فقیه جامع الشرایطی بر زمام امور است پس آنچه میگذرد ناشی از دید فقهی و شریعت است، خوب اینها نادرست است وی درباره حرفهای سروش و استناد آن به سخنان مولانا و این عربی میگوید:اگر ما ایرانیان بخواهیم افتخار کنیم به حافظ و مولاناست، پیرو ابن عربی بودن افتخار دارد. اینگونه نیست که فقه قابل وهن باشد. فقه محققین الفقها افتخار دارد. ما بیائیم ندانسته حرف غافلان اهل ظاهر را به عنوان محققان فقیهان بنشانیم میشود جفا به متخصصان، این گونه سخن گفتن خلاف اخلاق علمی است.
کدیور ادامه می دهد:اگر به دنبال ایجاد تقابل میان عرفا و فقها هستیم نه محققین العرفا را شناختیم نه محققین الفقها را بسیاری از بزرگان ما در هر دو زمینه متخصص بودهاند.
افطاری ویژه و بیاد ماندنی در منزل آیتالله خامنهای
برای قضیه استهلال ما در دفتر مانده بودیم. شب با یکی از دوستان دفتر به نماز حضرت آقا رفتیم. بعد از نماز آقا فرمودند چطور شما این موقع - موقع افطار - در دفتر هستید؟ گفتیم برای استهلال ماندهایم. فرمودند خیلی خوب، افطار را برویم منزل ما. ما هم دلمان میخواست که برای افطار منزل آقا برویم، ولی تعارف هم میکردیم. گفتیم نه آقا در دفتر غذا تهیه کردهاند. فرمودند نه، بیایید برویم. ما هم رفتیم. این آقای حاج ناصر که پذیرایی میکند، مقداری نان و پنیر و سبزی و حلوا آورد. ما مقداری نان و پنیر، یک مقدار هم حلوا خوردیم. ولی منتظر بودیم که غذا را بیاورند. بالاخره افطار است و با غذایی باید ادامه پیدا کند. چون ما کنار آقا نشسته بودیم. ایشان چشمشان توی چشم ما نمیافتاد، مقداری آزادتر بودیم. این آقای حاج ناصر که میآمد، من یک جوری علامت دادم که چیزی ادامه دارد یا نه، که اگر ادامه ندارد، ما همین را بخوریم و گرسنه نباشیم. اگر ادامه دارد، خوب خودمان را به اینها سیر نکنیم. علامتی دادم. ایشان گفت نه، ادامه ندارد. ما همان نان و حلوا و همان نان و پنیر را خوردیم. ولی اگر دفتر میآمدیم، قطعاً غذایی که در دفتر درست کرده بودند برای همین پرسنلی که شیفت کاری داشتند چربتر از غذای حضرت آقا بود.
بعد که افطار کردیم و حضرت آقا تشریف بردند داخل، ما به آقای حاج ناصر عرض کردیم که این چه افطاری بود؟ اگر ما دفتر بودیم یک غذای حسابی به ما میدادند. ایشان گفت که خانواده حضرت آقا مشهد مشرف شدهاند و قبل از رفتن یک قابلمه بزرگ از این حلواها درست کردهاند. به اندازه این سه چهار شب، افطارمان هر شب حلوا است و با حضرت آقا نان و پنیر و حلوا میخوریم. گفتم سحر چه کار میکنید؟ ایشان گفت برای سحر هم آبگوشت درست میکنیم و به اندازه یک پیاله برای حضرت آقا آبگوشت میدهیم و بقیهاش را هم خودمان میخوریم.
این برنامه غذایی آقا بود. از این نمونهها تقریباً فراوان است که واقعاً زندگی آقا، یک زندگی کاملاً زاهدانه است. یعنی من میتوانم به جرات عرض بکنم که زندگی ایشان از نظر کیفیت، هیچ فرقی با قبل از انقلاب نکرده است.
البته تعداد اولاد بیشتر شدهاند، عروس، داماد و نوه و یک مقدار فضای بیشتری لازم است اما کیفیت زندگی هیچ فرقی نکرده است، همان زندگی، همان خانه، همان امکاناتی که ایشان در دوره قبل از انقلاب در مشهد داشتند، ما شاهدیم الان همان وضعیت هست.
منبع: ویژه نامه «تداوم آفتاب» روزنامه جام جم مردادماه87 /:"احمد مروی" معاون ارتباطات حوزه ای دفتر مقام
اعتراف صریح رهنورد به ائتلاف با منافقین و بهاییها
همسر یکی از بازیگران فتنه حضور عناصر ضد دین و لائیک در فتنه سبز را تأیید کرد.
زهرا رهنورد که خود به بهانه ادعای فمینیستی با برخی از این عناصر مرتبط است در گفت وگو با سایت جرس تأیید کرد عناصر لائیک و ضد انقلاب در جریان متبوع وی حضور دارند.
جرس از وی پرسید «شما بارها تأکید کرده اید متکثر بودن جنبش را نقطه قوت آن می دانید. سوال این است که فصل مشترک میان گروه های مختلف اصلاح طلب و جنبش داخل کشور با برخی گروه های اپوزیسیون دیگری که باوری به چهارچوب های نظام و قانون اساسی و حتی دین ندارند، درکجاست؟» رهنورد در پاسخ گفت: در این شکی نیست که تکثر و تنوع مهمترین شاخصه جنبش سبز است. در دل جنبش از آدم های صددرصد مذهبی وجود دارد تا کسانی که به لحاظ اعتقادات مذهبی ضعیف و یا حتی لائیک هستند. با صداقت جور درنمی آید که حضور این افراد در جنبش سبز را انکار کرد. اما کف خواسته های همه نیروها و چهره های متفاوت با جنبش، آزادی، دموکراسی و احترام به حقوق شهروندی است. با واقعیت جنبش هم جور درنمی آید که همه را وادار کنیم که مثل هم فکر کنند.]![
وی توضیح نداد که «سقف» خواسته های مشترک آنها با جریان های ضد دین و ضد قانون اساسی کدام است؟ وی از طریق شبکه بی بی سی یکی از آغازکنندگان پروژه آمریکایی - انگلیسی القای تقلب در انتخابات بود.
اذعان رهنورد به همراهی جریان های لائیک و معارض با قانون اساسی و دین در حالی است که موسوی در طول حوادث یک سال گذشته خود یکی از مهره های جریان های ضد انقلاب در زمینه قانون شکنی، برپایی آشوب، حمایت از تروریست ها و محاربین، و حرمت شکنی علنی علیه قانون اساسی، انقلاب اسلامی، حضرت امام و عاشورای حسینی بود.
حمایت کلینتون از سران ناکام فتنه
شکست فتنهگران داخلی که کشورهای غربی و در راس آن آمریکاییها به موفقیت آنها به شدت دل بسته بودند، سران استکبار را ناچار کرده تا چارهای دیگر اندیشیده و برای حمایت مجدد از آنها سناریوهای جدیدتری را طرح ریزی و دنبال نمایند. مویدات این ادعا را میتوان از لابلای سخنان اخیر وزیر امورخارجه امریکا استخراج نمود. "هیلاری کلینتون " در سخنرانی اخیر خود در شورای روابط خارجی آمریکا با اشاره به جریان فتنه در ایران میگوید: «آمریکا در تلاش است تا به طریقی که فعالیت نیروهای دموکراتیک در ایران تضعیف نشود و همچنین این نیروها به خطر نیفتند، از آنها حمایت کند.»
وی در ادامه میافزاید: «من میدانم که فعالیتهای بسیاری در داخل ایران در حال انجام است که ما شدیدا سعی در حمایت آنها داریم... در عین حال، ما قصد نداریم مردمانی را که در این زمینه فعالیت میکنند به خطر اندازیم یا فعالیتهای آنان را تضعیف کنیم. و اینبار آمریکا به جای اینکه تنها بنشیند و از تلاشهای داخل ایران حمایت کند، قصد دارد اقداماتی را صورت دهد.»
بررسی اظهارات فوق نیازمند توجه به نکات زیر است:
1- این سخنان با صراحت تمام حمایت همه جانبه دشمنان انقلاب اسلامی را از جریان فتنه آشکار میسازد و سطح تحلیل را از تکیه بر اخبار محرمانه به اخبار آشکار تغییر میدهد و مشخص میسازد که حوادث پس از انتخابات را باید در قالب سناریوی کودتای مخملین تحلیل نمود. همچنین این اعترافات خود بهترین موید برای اظهارات مدتی پیش خطیب جمعه و دبیر شورای نگهبان است که از حمایت مالی آمریکا از سران فتنه خبر داده بود.
این سخنان شباهت زیادی به اظهارات آمریکاییها بعد از پیروزی کودتاهای مخملین در اوکراین، گرجستان و قرقیزستان دارد، با این تفاوت که این بار ایادی داخلی مورد تائید آمریکاییها ناکامان و روسیاهان بزرگ این سناریو بودهاند.
2- فتنهگران که در اعتراض به سخنان آقای جنتی با هوچیگری تمام، آن سخنان را کذب دانسته و خواستار برخورد قضایی با ایشان شده بودند! به عنوان متهمین ردیف اول باید تکلیف خود را در قبال این اظهارات مشخص نمایند و در برابر وجدان عمومی با دلائل مشخص و متقن از این اتهامات برائت جویند وگرنه نباید انتظار داشته باشند که ملت حزب الله در برابر این اخبار سکوت کرده و بدون عکس العمل از کنار آن بگذرند.
3- این اظهارات به خوبی از شکست سناریوی کودتای مخملین در سال 88 حکایت دارد و نشان میدهد که بار دیگر انقلاب اسلامی توانسته است در برابر ترفندهای براندازانه دشمن ایستادگی کرده و آنها را ناکام بگذارد.
4- هرچند تهدید جمهوری اسلامی برنامه تکراری و شکست خورده سردمداران کاخ سفید در سه دهه اخیر بوده است، اما نباید از توجه و هوشیاری در برابر اظهارات کلینتون - که با صراحت از آغاز سناریوی جدید برای کمک به فتنه گران داخلی سخن میگوید - غفلت ورزید. این هوشیاری ضرورت تعیین تدابیری مناسب برای مقابله با هرگونه تحرک جدید فتنه گران را آشکار میسازد و همچنین ملت غیور و حاضر در صحنه و فرماندهان و افسران جوان جنگ نرم را بر این میدارد تا همچنان هوشیار در صحنه حاضر بوده و با دقت رفتار فتنه گران را زیر نظر داشته باشند.
5- سخن آخر اینکه سران استکبار جهانی باید بدانند حمایت علنی آنها از ایادی داخلی آنها نه تنها موجب ارعاب ملت ایران نخواهد شد بلکه تاریخ سه دهه انقلاب اسلامی نشان داده که حمایت آشکار اینچنینی، زمینه برخورد جدیتر ملت ایران با این مزدوران داخلی را فراهم خواهد کرد.
اگر دخترآیت الله هاشمی نبودم در زندان بودم |
فائزه هاشمی نظام را تهدید به سرنگونی کرد |
به گزارش جهان فائزه هاشمی گفت:اگر دختر آقای هاشمی نبودم حتماً این آزادی نصیبم نمیشد، حس بسیار بدی است . در حال حاضر همه چیز وارونه شده است.بی کفایتها در رأس امور قرار گرفته و مدیران و شایستهها در زندان، و یا اخراج و یا از کشور رفتهاند. همه اینها برای یک ایرانی که سرسوزنی غیرت و تعصب داشته باشد درد آور است.
فائزه هاشمی رفسنجانی، در گفتگویی که در وب سایت ماهنامه «فارین پالیسی» آمریکا، منتشر شده، به سوالات این نشریه در خصوص تحولاتی که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته در کشور رخ داد، پاسخ داده است.
وی در این مصاحبه با اشاره وضعیت کنونی کشور، گفت: نشاط، شادابی امیدواری، شور و هیجان ایام انتخابات جای خود را به نوعی دلمردگی و افسردگی داده است. ملتی سرکوب شده، پر از خشم و احساس مظلومیت مردمی که خود را هر چه بیشتر با دروغها، سوء مدیریتها، عوامفریبیها، زورگوییها، اوباشگری، ظلمها، نابودی منابع و ثروت ملی، از دست رفتن فرصتهای بینالمللی، تخریب بیشتر کشور از طرف جریان حاکم روبرو میبیند.
هاشمی در پاسخ به این سوال که مهمترین خواستهای مردم ایران بعد از انتخابات سال گذشتهچه بود،اظهار داشت:مردم در ابتدا رأی خود را میخواستند و خواستار یک بررسی دقیق در روند انتخابات، ولی متأسفانه آنقدر رفتارهای غلط و خلاف قانون اتفاق افتاد که روز به روز به خواستهها و انتظارات آنها که به حق هم هست اضافه شد، از جمله رأی ما کجاست؟ آزادی زندانیان، جبران خسارات قربانیان بعد از انتخابات، مجازات مقصرین و خلافکاران، حتی رسیدگی به امور کشورداری و برکناری نالایقان و دروغ گویان که نابودی و تخریب مملکت را بسیار واضح و علنی در دستور کار خود دارند، به نحوی که یک بچه نیز متوجه میشود. به نظرم از خوا ب بیدار شدن و هشیار شدن سران مهمترین خواسته باشد تا شاید کشور از این سیر قهقرایی که دچار آن شده نجات یابد.
فائزه هاشمی در تعریف جنبش سبز گفت:جنبش سبز از نظر من اکثریت مردم ایرانند که به دنبال حق ضایع شده خود در جریان انتخابات اخیر هستند. البته همانطور که توضیح دادم به مرور زمان و در اثر سرکوبها خواستهای دیگری نیز به آن اضافه شد. به نظرم هر ایرانی که به دنبال حق، آزادی، دموکراسی و توسعه کشور است عضو این جنبش است.
وی ادامه داد:به نظر من پایان یافتن اعتراضات خیابانی پایان جنبش نیست، تأثیراتی که این اعتراضات و عملکرد جنبش سبز در سطوح ملی و بینالمللی از خود به جا گذاشته همچنان ادامه دارد، که عکسالعمللهای انفعالی و حاکی از به بن بست رسیدن جریان حاکم، به خوبی این تأثیرات و نتایج آن را نشان میدهد. طبیعتاً هر جریانی و از جمله جنبش سبز در طول حیات خود براساس شرایط موجود دچار تحولاتی میشود و تغییراتی در روش مییابد که خود میتواند به عنوان یک استراتژی تلقی گردد.
دختر آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی در پاسخ به این سوال که آقای احمدی نژاد ابراز علاقه کرده است که با اوباما دیدار کند، با توجه به سفر ایشان به آمریکا در ماه آینده آیا احتمال میدهید که چنین دیداری صورت گیرد یا خیر گفت:کل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی. ایشان گفته است «در دیدار با اوباما مسایل جهان را روی میز بگذاریم ببینیم راه حل چه کسی بهتر است.» ایشان ایران را به نابودی کشانده و حالا نوبت جهان شده است. آمارهای خود ساخته خودشان را هم که مروری بکنند متوجه میشوند که هیچ گاه ایران در سی سال پس از انقلاب، حتی در زمان جنگ چنین شرایط اسفباری نداشته است، ایشان دست روی هر چیز میگذارد نابود میکند، بنابراین این دیدار چه انجام بشود و چه نشود، بعید میدانم کسی منتظر تحولی مثبت در سیاست داخلی یا خارجی ایران باشد و یا روی این دیدار حسابی باز کند.
خبرگزاری فارس: نایب رئیس اول مجلس در دیدار با وزیر امور خارجه مالاوی، توسعه همکاریها با قاره آفریقا را از سیاستهای راهبردی کنونی ایران در عرصه روابط خارجی دانست و گفت: امیدواریم این دیدارها و گفتوگوها زمینهساز روابط و نقشه راه ایران و آفریقا باشد.
به گزارش خبرگزاری فارس، "الیزابتباندا " وزیر امور خارجه مالاوی بعدازظهر امروز (یکشنبه) با حضور در مجموعه بهارستان با حجتالاسلام سیدمحمدحسن ابوترابیفرد نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی دیدار و گفتوگو کرد.
در ابتدای این دیدار، ابوترابیفرد با تبریک به وزیر امور خارجه مالاوی مبنی بر ریاست آن کشور بر اتحادیه آفریقا، اظهار داشت: امید است رئیس جمهور مالاوی در مقام ریاست این اتحادیه به توسعه مناسبات آفریقا با جمهوری اسلامی ایران خصوصاً برگزاری اجلاس همکاریهای ایران و آفریقا کمک کند.
وی در ادامه با تأکید بر اهمیت گسترش و تقویت روابط پارلمانی، افزود: مجلس شورای اسلامی از گسترش ارتباطات و همکاریهای دو کشور در تمامی عرصهها حمایت میکند.
نایب رئیس اول مجلس همچنین خواهان تشکیل گروه دوستی پارلمانی بین دو پارلمان شد.
وی بر همین اساس در بخش دیگری از سخنانش توسعه همکاریها با قاره آفریقا را از سیاستهای راهبردی کنونی جمهوری اسلامی ایران در عرصه روابط خارجی توصیف کرد و متذکر شد: امیدواریم این دیدارها و گفتوگوها زمینهساز روابط و نقشه راه ایران و آفریقا باشد.
این نماینده مجلس در خاتمه سخنانش یادآور شد: ارتباط کشورهای آفریقایی با خاورمیانه، آسیا و به خصوص جمهوری اسلامی ایران میتواند زمینهساز تشکیل یک جبهه واحد در مقابله با دنیای سلطه باشد که رشد، توسعه، عزت و افت را در کشورهای جهان سوم را نشانه رفتهاند.
در ادامه این دیدار خانم "الیزابتباندا " وزیر امور خارجه مالاوی ضمن ابراز خرسندی از حضور در مجلس شورای اسلامی، گفت: امیدوارم با تداوم همکاریهای پارلمانی بین دو کشور افق جدیدی در توسعه روابط دو کشور ایجاد شود.