سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اساس حکمت، دوری گزیدن از نیرنگ است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :88
بازدید دیروز :47
کل بازدید :178992
تعداد کل یاداشته ها : 304
03/10/21
4:8 ع
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
دوست[29]
«اینهایی که الان در ایران مشغول فتنه هستند این ها از اسلام هیچ اطلاع ندارند . و به حسب ان طوری که من می فهمم این ها مرتبط با امریکا هستند ولو این که اسمشان بر خلاف است و ملت ما باید این ها را رد بکنند و اعتنایی به انها نکنند و خودشان در همین سیل جمعیت ایران منحل خواهند شد.» صحیفه امام خمینی (ره) ج6-ص471

خبر مایه

نگذاشتیم انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد!

 

 ادامه مطلب...

  
  

 

سران فتنه و اصل 27 قانون اساسی

 

                                                                        ادامه مطلب...

  
  

 

هشدار مرجعیت و ضرورت مقابله با لایه های زیرین فتنه سبز

 

ادامه مطلب...

  
  
  
  

موسوی و تکرار سناریوهای سوخته

 

 با آغاز سال نو، شور و نشاط جدیدی در کشور آغاز گردیده است که تلاش و همت و کار مضاعف را می‌توان در رفتار مردم کوچه و بازار مشاهده نمود. در این میان سران فتنه گر مغموم سال 88 باز هم به جای همراهی با ملت تلاش نمودند تا بر ادعاهای واهی خود اصرار ورزیده و بعد از شکستهای مکرر از ملت و نقش بر آب شدن تمامی نقشه ها در سال گذشته، برای سال جدید نیز سناریوی جدیدی طرح‌ریزی نمایند.

صدور پیام نوروزی و نامگذاری سال 89 به نام "سال صبر و استقامت"!؟ توسط موسوی را می‌توان طنز آغازین سال نامید که نشان از شخصیت متوهم وی دارد. در این پیام وی با دفاع از عملکرد فتنه گرانه خود در سال گذشته برای سال جدید نیز راهکار ارائه می دهد.

راهکار اصلی فتنه گران در سال جدید تلاش برای کشاندن فتنه به دیگر شهرها و استانها و دیگر اقشار است. موسوی در این پیام می گوید: «در این شرایط جا دارد جنبش سبز اول فکر کند که دامنه امواج خود را به همه اقشار، قومیت‌ها و استان‌ها بکشاند»

موسوی همچنین در دیدار با اعضای سازمان مجاهدین انقلاب در مجلس ششم, به همین سیاست تاکید داشته و با تبیین مساله اعلام می دارد: «جنبش سبز باید با همه قشرهای اجتماعی پیوند خورد و مسائل آنها را مطرح کند. کارگران و معلمان و ... هدف جنبش سبز ایجاد زندگی بهتر برای همه و به ویژه اقشار فرودست و آسیب پذیر اجتماعی است. ما باید در جامعه از کارگران و کارآفرینان بطور توامان دفاع کنیم و اینکه منافع ایندو قشر بهم گره خورده و در تعامل مثبت با یگدیگر قرار دارد و اینکه تعامل سازنده این دو باعث پیشترفت و توسعه جامعه می شود . جامعه معلمان ما که قشر وسیعی را در برمی گیرد و نقشی مهم و سرنوشت ساز در حیات اجتماعی ما دارند مسائلشان باید مطرح و پیگیری شود ، و همینطور دیگر اقشار و گروهها .»

در نقد این سخنان باید گفت، امروز فتنه گران حتی در پایتخت نیز دارای پایگاه اجتماعی نبوده و چهره حقیقی آنها برای مردم تهران نیز علنی شده است که حضور میلیونی مردم در راهپیمایی 9 دیماه و 22 بهمن شاهدی بر این مدعاست. فتنه‌گران سبزپوش امروز حتی در میان اقشاری چون دانشجویان و دانشگاهیان که مدعی می‌شد پایگاه اصلی حمایت از آنها را تشکیل می‌دهند نیز از جایگاهی برخوردار نیستند و پایگاه آنها در میان اقشار تحصیلکرده نیز به شدت متزلزل شده است و در روز دانشجو (16 آذر) شاهد بودیم که دانشگاه نیز در تسخیر دانشجویان انقلابی قرار داشت. در این شرایط بغرنج، طرح "بسط اندیشه فتنه سبز" در دیگر شهرها و سایر اقشار ادعای گزافی بیش نیست که باز هم حکایت از چهره توهم آلود سران فتنه دارد.

در کنار راهکار فوق، سیاست تبلیغی "سیاه نمایی"  و "اتهام زنی" بار دیگر در دستورکار مجدد فتنه‌گران قرار گرفته است. در پیام نوروزی موسوی آمده است: «دورنمای اقتصادی کشور دورنمای روشنی نیست و من از این مسئله خشنود نیستم. دوست می‌داشتم که علی‌رغم تمام مسائل و مشکلات یک کارآمدی را در نظام اجرایی برای حل مشکلات می‌دیدم ولی آن را نمی‌بینم. پیش‌بینی رشد اقتصادی در سال ??، رشد بسیار کمی است معنای این روند در کنار کاهش سرمایه‌گذاری، به معنای بیکاری و فقر وسیع است و انبوه قشرهای مستضعف و لاغر شدن طبقات میانی که پیش روی ما است. از طرف دیگر به دلیل نبود سیاست‌های روشن، ماجراجویی و بی‌تدبیری وضعیت پیرامونی ما، وضعیت خوبی نیست و یک وضعیت تهدیدکننده علیه ما شکل گرفته است. ما بدترین حالت را در سیاست خارجی و روابط بین‌الملل داریم و به نظر می‌رسد سایر تحریم‌ها و فشارهای بیشتری را شاهد باشیم

وی همچنین در اظهاراتش در میان جمعی از سیاسیون هوادار خود، بر همین ادعا تاکید داشته و تلاش دوباره دارد تا با سیاه نمایی کامل از وضعیت کشور، همه معضلات را به دولت احمدی نژاد حواله دهد! گویا کشور در دوران 24 ساله ریاست آقایان موسوی، هاشمی و خاتمی بر دولت، با هیچ مشکلی مواجه نبوده و به یکباره همه مشکلات با حضور احمدی نژاد عارض شده است!؟

موسوی که قریب به 20 سال در انفعال کامل بسر برده و از صحنه مشکلات ملت به دور بوده است، مدعی است: «تمام مسائل و مقوله‌هایی که پایه‌های اعتبار و مشروعیت یک نظام را تشکیل می‌دهد در حال از بین رفتن است.» موسوی گویا فراموش کرده است که بخش عمده‌ای از بی‌اعتمادی‌های فرضی که وی مدعی است، حاصل رفتار و اقدامات دوستان و همفکران وی در دولتهای پیشین است که قریب به دو دهه مناصب مختلف کشوری را برعهده داشته‌اند. همچنین حضور مجدد وی در صحنه سیاست و خلق "فتنه سبز" نیز با هدف بی‌اعتماد سازی قابل تحلیل است!

موسوی در مسیر سیاه نمایی و القاء یاس به جامعه از دروغ پردازی، تحریف حقایق و اتهام زنی پروایی ندارد و مدعی می‌شود: «در جامعه ما زود سود بردن هدف شده چون امید به آینده نیست و بدلیل شرایط کسی بدنبال سرمایه گذاری تولیدی و دراز مدت و اشتغال پایدار نیست»

نامزد شکست خورده انتخابات، عداوت و کینه از احمدی نژاد را تا به آنجا ادامه می‌دهد که مدعی می‌شود: «در اجرای این طرح هدفمندی یارانه‌ها و دعواهای جاری هم مسئله اصلی دولت اجازه گرفتن هزینه میلیاردها تومان برای جلب و خرید رای است و لاغیر!»

وی در جهت سیاه نمایی حتی آمارهای رسمی کشور را نیز زیر سوال می برد و در رفتاری عوام فریبانه مدعی می‌گردد: «همه نسبت به آمارهای رسمی اعلامی و اینکه نرخ تورم به 8/10 درصد در سال گذشته کاهش یافته است دچار تردید جدی شدهاند»

مروری بر اظهارات فوق عمق غرض ورزی و عداوت موسوی را که محصول شکست های پی در پی و بی‌اعتبار شدن روز افزون وی در نزد افکار عمومی است، برملا می سازد. بیان چنین سخنانی نه تنها مشکلی از مشکلات فتنه گران را حل نخواهد نمود، بلکه بر بی‌اعتباری آنها نزد اذهان عمومی خواهد افزود. واقعیت آن است که "سیاست سیاه نمایی"، حربه شکست خورده‌ای‌ است که موسوی آن را در انتخابات 22 خردادماه آزموده است و تاکید دوباره به این سیاست سوخته نشان از مستاصل شدن این جریان برای ادامه حیات دارد.

 


  
  

 

نگرانی فتنه گران از مرور حوادث تاریخ اسلام

 

 

یکی از مسائلی که فتنه‌گران را در این ایام رنج داده و گاه به شدت برآشفته و نگران ساخته است، تطبیق حوادث پس از انتخابات با ماجرای فتنه گرانی است که در تاریخ اسلام در برابر رهبری جامعه اسلامی بالاخص امیرمومنان علی(ع) قد علم کردند. این منطق مقایسه‌ای که در ذهن عموم جامعه ما به عنوان یکی از مولفه‌های تحلیل و بررسی حوادث سیاسی مورد استفاده قرار می‌گیرد، میزان صحیحی است که توسط بزرگ انقلاب اسلامی و در راس همه آنها حضرت امام خمینی(ره) مورد تائید و تاکید واقع شده است.

به عنوان نمونه حضرت امام در 23/9/58 در تبیین خط نفاق می‌گوید:«یک دسته‏ای که در ظاهر اظهار اسلام می‏کنند، در ظاهر برای اسلام دعوت می‏کنند، در ظاهر حرف اسلام می‏زنند، قلمهایشان و قدمهایشان برای اسلام است، لکن زیر پرده با اسلام مخالف‏اند. مخالفت با اسلام می‏کنند در زیر پرده. با اینها باید چه بکنیم؟ کار با اینها بسیار مشکل است. و حل مسئله منافقین [دشوار است‏] پیغمبر اکرم هم نمی‏توانست حل بکند. حضرت امیر هم گرفتار اینها بود و حلش نمی‏شد بکنی. حلش مشکل است!»

این مقایسه تاریخی که به خوبی می‌تواند ماهیت جریانهای ضدانقلاب بالاخص خط نفاق را بر ملا سازد، همواره با تعابیری دقیق و هنرمندانه، مورد استفاده اسلام شناس بزرگ زمانه حضرت آیت الله العظمی خامنه ای قرار گرفته است. معظم له با اشراف کاملی که به حوادث تاریخی صدر اسلام داشته و اطلاعی که نسبت به پشت پرده فتنه گران امروز دارد، در آخرین سخنان خود در باشکوهترین نماز جمعه تاریخ اسلام در حرم مطهر حضرت امام(ره) به مقایسه فتنه اخیر و فتنه های زمانه امیرالمومنین(ع) از جمله حوادث جنگ جمل با محوریت طلحه و زبیر پرداختند که این مقایسه به شدت خشم سران فتنه را به همراه داشته است، به نحوی که در یک اقدام هماهنگ، به این بخش از سخنان معظم له هجمه کرده‌اند.

موسوی در بیانیه اخیر خود بعد از نماز جمعه می‌نویسد: «در همین مراسم مختصر قابل انتظار بود که به بیان چند خصوصیت اخلاقی امام بسنده شود و از احترام ایشان به رای مردم و نگاه ایشان که مجلس را را در راس امور می‌نشاند، سخنی به میان نیاید و باز طبیعی بود که از تاثیرات ایشان بر خطر تحجر و خود رایی در آینده انقلاب غفلت شود و برخلاف خاکساری ایشان در مقابل معصومان علیهم السلام، عده‌ای در حد امیرمومنان و معصومین برکشیده شوند و عده‌ای نیز که مخالف تخلف، دروغ، فساد و خروج از قانون اساسی و به افلاس کشیده شدن کشور به دلیل سیاست‌های من در آوردی بودند، در مقابل قرار داده شوند. داوری درباره این شیوه قیاس و مواجهه با تاریخ با مورخان فرهیخته و سیاستمداران آگاه و اصولیان فاضل است و تنها به این نکته بسنده می‌کنم که کشتار و حبس‌های اخیر ناشی از چنین برداشت‌هایی از تاریخ و فقه و اصول است و باید دید که نظر مراجع بزرگ از چنین استنباطهایی با توجه به مصداق‌های عملی و نتایج آن چیست؟»

شیخ بی‌سواد فتنه که آشنایی چندانی با مسایل اسلامی نداد و بطریق اولی از مسایل تاریخی سر در نمی‌آورد نیز از قافله جانمانده و با زبان طعن به نقد بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداخته و در عباراتی که معلوم نیست چه کسی برای وی تنظیم کرده می‌نویسد: «آری امروز جریانی با تمسّک به جمله‌ای از امام که در مقام رحمت و رأفت وگذشت و چشم پوشی از لغزشهای گذشته و استفاده از نیروهای کارآمد فرمود که "میزان حال فعلی افراد است" تمامی یاران و نزدیکان امام را طلحه ها و زبیرهای زمان قلمداد کرده در حالی که بهتر است حوادث صدر اسلام را از روز ارتحال پیامبر اکرم و مراسم تشییع و تدفین آن حضرت و دادخواهی تنها یادگارش فاطمه زهرا(س) و جلوگیری از ایراد خطبه آن حضرت در مسجد پیغمبر تحلیل شود و شاید بدین نتیجه رسید که حوادث بعدی از جمله تبعید شدن ابوذر غفاری و ماجرای طلحه و زبیر ریشه در آن زوایای انحرافی اولیه دارد.»

قلم بدستان مزدور این جریان نیز ساکت ننشسته و وارد این معرکه شدند که از آن جمله به می‌توان یادداشتی با عنوان "مراقب مروان بن حکم باشیم" به قلم عطاالله مهاجرانی اشاره کرد که در سایت ضدانقلابی "جرس" درج شده است. در نقد و بررسی این نوشته ها توجه به موارد زیر ضروری است:

1- در مورد تحلیل تاریخی مسایل صدر اسلام و دشمنان امیرالمومنین و تطبیق آن با فتنه‌ای که وی سردمدار آن بوده باید گفت، همانطور که خود اشاره کرده‌اید، بهتر است آقای مهندس! که بیشتر با معماری و نقاشی سرکار داشته تا با مسایل تاریخی!؟ و شیخ بیسواد! کار را بدست کارشناسان و اهل فن تاریخ بسپارند و در برابر مرجع عالیقدر جهان اسلام و مفسر بزرگ نهج البلاغه که سالها به شرح و تفسیر آن مشغول بوده و کارشناس برجسته تاریخ اسلام که آثار بدیع و متعددی درباره تحلیل نهضت سیاسی ائمه اطهار(ع) به جای گذاشته‌اند، زانوی تلمذ زده و سر تسلیم فرود آرند!

2- در مقایسه زمانه ما با روز ارتحال پیامبر و حوادث پس از آن نیز باید گفت هرچند بعد از وفات رسول گرامی اسلام حکومت در اختیار جانشین برحقش حضرت علی(ع) قرار نگرفت و زمینه انحراف از آرمانهای نهضت پیامبر(ص) فراهم آمد، اما تقدیر الهی چنین بود که تداوم نهضت خمینی کبیر(ره) با انتخاب و اجماع مطلق خبرگان ملت، بدست شاگرد خلف ایشان حضرت آیت الله خامنه‌ای قرار گیرد که بطریق اولی از فتنه گرانی چون موسوی و کروبی و ... به امام نزدیکتر بودند و همه به یاد دارند که بیت امام و یادگار ایشان - مرحوم سید احمد - خود از پیشگامان بیعت با ایشان بودند.

3- تلاش زیرکانه کروبی برای تحریف سخنان حضرت امام نیز جای تامل دارد. وی تلاش دارد تعبیر "میزان حال فعلی افراد است" را در مورد افرادی صادق بداند که در گذشته از لغزشهایی برخوردار بوده و امروز توبه کرده و به انقلاب پناه آورده‌اند! در حالی که دقت در تعبیر امام به خوبی نشان می‌دهد که این عبارات در شان دغلبازانی چون موسوی و کروبی و برخی همراهان آنها ایراد گردیده که اتفاقا از سوابق مثبتی برخوردار بودند و امروز در گردشی 180 درجه، در برابر نظام اسلامی قرار گرفته اند! حضرت امام(ره) در آخرین فراز وصیتنامه سیاسی - الهی خود می‌فرماید: «من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسی و اسلام نمایی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده‏ام، که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شده‏ام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می‏نمایاندند، و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود. و میزان در هرکس حال فعلی او است.»

4- فتنه‌گران چه بخواهند و چه نخواهند امروز به عنوان طلحه و زبیرهای زمانه ما شناخته شده‌اند که بر علیه حکومت اسلامی خروج کرده‌اند. تامل در تاریخ زندگانی سیاسی امیرالمومنین(ع) به خوبی نشان می‌دهد که چگونگی آنهایی که در برابر رهبری الهی در حکومت اسلامی قد برافراشتند و مشغول به توطئه شدند، در برابر شمشیر سپاهیان اسلام تاب نیاوردند و دهها هزار نفر از آنان در طول 5 سال حکومت علوی به درک واصل شدند.

                                                                                


  
  
<   <<   36   37   38   39   40   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ به طور جمعی تولد تون مبارک باد