کمک خارجی (یک میلیارد پول دشمنان نظام ) به جنبش سبز بنام خرید تابلو به میر حسین موسوی تقدیم شده است.!!!!!
روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی جالب از روی آوردن میرحسین موسوی به فروش نقاشی خبر داده است.
به گزارش خبرنگار شبکه خبری آتی نیوز، این روزنامه که طی یک سال اخیر بارها گزارشهایی در خصوص اقدامات نامزد شکست خورده انتخابات سال گذشته تهیه کرده، در مقاله ای به قلم یک زن خبرنگار ایرانی نوشته است: میر حسین موسوی به وجود آورنده بزرگترین بحران سیاسی در ایران از زمان انقلاب اسلامی بوده و به عنوان نامزد اصلی مخالفان حکومت، در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته شرکت کرد.
به گفته فایننشال تایمز، موسوی وقتی در سال 1989 به عنوان نخست وزیر از سمتش کناره گیری کرد به مدت دو دهه علاقه اش در زمینه هنر را دنبال کرد و پس از انتخابات سال گذشته و حوادث بعد از آن نیز، وی مجددا فعالیت هنری خود را از سر گرفته است.
این روزنامه در ادامه به نقل از منابع آگاه خود نوشته است که "موسوی طی یک سال اخیر دست کم 70 اثر خود را به فروش رسانده است." قیمت برخی از کارهای وی هزاران دلار بوده که از درآمد سالانه اکثر مردم ایران بیشتر است.
آیا تابلوهای مثلث ومربع موسوی ارزش چند هزار دلاری دارد یا دشمنان نظام کمکهای اهدایی خود را دراین قالب به وی می رسانند توخود مفصل بخوان از این مجمل!!!!!!!
به متن زیر دقت مضاعف بفرمایید.
پیگیریهای خبرنگار البرز حاکیست در این نشست برخی از اعضای خانه سینما ضمن تمجید از سینمای غرب بویژه انگلستان به ماجراهای جشن حاشیه ساز خانه سینماپرداخته و به طرح ادعاهای واهی علیه نظام پرداختند،سایمون گس نیز که چهره ای متفکر به خود گرفته بود هر ازچند گاهی با لبخند وسخنان دو پهلو به تائید سخنان میهمانانش میپرداخت . .
زهرا رهنورد اخیرا درجلسه ای با حضور برخی همفکران سیاسی خود از تک محور بودن جنبش رنگی ها حول میرحسین انتقاده کرده و خواستار تعریف گزینه های جدید برای لیدری این جنبش شده و در ادامه خود را یکی از افراد آماده برای بدست گرفتن رهبری جنبش سبز معرفی کرده و میگوید :آماده هرگونه مباحثه و مصاحبه دراین خصوص هستم .
هاشمی دنبال شورای رهبری بود که با آن مخالف بودیم و هستیم/ سران فتنه به پشتیبانی هاشمی خیلی کارها کردند
آیتالله یزدی رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در گفتوگویی ضمن بیان برخی ناگفتهها و خاطرات نقل نشده در مورد این جامعه، مجلس خبرگان، نحوه ارتباط با آقای هاشمی رفسنجانی و دولت، انتقادات صریحی نیز در مورد برخی عقاید و رفتارهای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیسجمهور بیان کرد.
به گزارش رجانیوز، بخشهای مهم این گفتوگو به نقل از هفته نامه پنجره در ادامه آمده است:
ساواک چگونه توانست اعضای جامعه مدرسین را شناسایی کند؟
آنها در منزل آیتا... آذری قمی اساسنامه جامعه مدرسین را پیدا کردند و در حقیقت این موضوع سبب شد همه افرادی را که نامشان در اساسنامه آمده بود، تبعید کنند که بنده نیز از جمله تبعیدیها بودم. بعد ازتبعید شرایطی پیش آمد که کلیه بیانیههایی که توسط حضرت امام بهخصوص در دوران تبعید منتشر میشد، پس از ورود به منزل ما، پخش میشد.
در مورد انتخاب آیتا... خامنهای بهعنوان رهبری، ظاهرا برخی از اعضای جامعه مانند آقای آذری قمی مخالفتهایی داشتند؟
خیر، مخالفت داشتن، یک مسئله و فکر تشکیل شورای رهبری مسئلهای دیگر است که بیشتر از طرف آقای هاشمی سرچشمه گرفته بود و در این رابطه، همان زمان، اکثر اعضای جامعه مدرسین مخالفت کردند. در حال حاضر هم که دوباره آقای هاشمی این مباحث را مطرح میکند، باز هم ما مخالفیم و بعدا هم مخالف خواهیم بود. به این علت که مسئله تشکیل شورای رهبری مبنای فقهی و علمی ندارد، بلکه مبنای روشنفکری دارد، چون یک مجتهد هیچوقت نمیتواند مقلد باشد و با نظر شورایی بحث کند.
بهنظر شما علت طرح چنین مبحثی از سوی آقای هاشمی، ناشی از چه مسئلهایست؟
آقای هاشمی کمی کلیگراست و همین مسائل سبب میشود، بحثهایی را برای خود پیش بیاورد.
نحوه عملکرد آقای هاشمی در بعد از انتخابات ریاستجمهوری دهم چگونه بوده است؟
در جریان فتنه، سران فتنه به پشتیبانی آقای هاشمی خیلی کارها کردند و آقای هاشمی اساسا یک نوع تفکر داشته و دارد که هیچ ربطی به جامعه مدرسین ندارد. ایشان هیچ وقت عضو جامعه مدرسین نبوده و همیشه عضو جامعه روحانیت مبارز بوده و در آنجا نیز همیشه این بحثها با ایشان وجود داشته است.
علت عدم شرکت شما در اجلاسیه خبرگان سال قبل چه بود؟ آیا بهخاطر کسالت بوده است؟
بله، اما عدم حضور بنده به علت اختلاف با آقای هاشمی بود. در حقیقت شبی که صبحاش اجلاس مجلس خبرگان رهبری آغاز به کار میکرد، طبق رسمی که از زمان آیتا... مشکینی رییس پیشین مجلس خبرگان بود، صحبتی با رییس مجلس برای تعیین محورهای سخنرانی افتتاحیه میشد. همه اعضا آن شب بودند و بنده به ایشان گفتم که جناب آقای هاشمی رسم بوده که شب قبل از شروع اجلاس، دوستان هیئت رییسه، محورهای سخنرانی را از رییس پرسیده و نظر میدادهاند. آقای هاشمی یکسری مسائلی را مطرح کرد که از دید ما دست سوم و چهارم بود، بنده گفتم آقای هاشمی هیچ تعارفی نداریم این سخنان بیانش در مدرسه درست است، ولی شما باید فاصلهتان را با رهبری کم کنید، فاصله شما با رهبری زیاد است، در این شرایط اگر شما فاصلهتان را با رهبری کم کنید، بهخصوص در جلسه و قبل از نطقتان، حتما میتوانید جلسه را خوب اداره کنید و بنده با توجه به ارتباطی که با اعضا دارم و گفتوگوهای تلفنی و حضوری، پیشبینی میکنم جلسه فردا خالی از تشنج نخواهد بود؛ به این دلیل که شما با رهبری فاصله گرفتهاید و در حقیقت یک نوع برداشتهایی از این فاصله و سکوتتان شده. شما در نطق افتتاحیه، فاصلهتان را با رهبری کم کنید. بالاخره آن شب در کمیسیون سه نفرهای که بنده عضو آن بودم و این مباحث با آقای هاشمی طرح شد، به علت اینکه بنده ناراحت شدم، آخرش ایشان گفت که ادبیات فلانی را قبول ندارم و به یک شکلی مطلب را خواهم گفت که این مسئلهای که شماها میگویید حل شود. بنده همان شب از سر سفره نتوانستم بلند شوم و در حقیقت دچار بیماری شدم که هنوز هم آثار آن باقی مانده. ولی خوشبختانه مقام معظم رهبری تدبیرهای بسیار خوبی داشتند و تبیین کردند که حساب ایشان از سران فتنه جداست و در نهایت این اواخر دوستان گفتند که شما حسابتان را از فرزندانتان جدا کنید، زیرا شما یک موقعیت و فرزندانتان موقعیت دیگری دارند.
بهنظر میرسد، شما هم رابطهتان با آقای هاشمی بهتر شده است؟
ما رابطهمان با آقای هاشمی همیشه خوب بوده، البته اختلاف هم داشتیم؛ در حال حاضر، هم رابطهمان خوب است و اختلاف هم داریم. در مجلس هم که ایشان رییس بود و بنده نایبرییس، همیشه با هم اختلاف داشتیم. به ایشان میگفتم این روشنفکربازیها اسمش اجتهاد نیست و آقای هاشمی میگفت مجتهدین گفتهاند، اجتهاد مبنای خاصی دارد. در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بهعنوان عضو شورای نگهبان شرکت میکردم. بارها با آقای هاشمی این بحثها را داشتم که آقای هاشمی شما اینجا حق ندارید که بگویید این خلاف شرع است یا خیر؛ اینجا مجمع تشخیص مصلحت نظام است و تشخیص خلاف شرع بودن یا نبودن مربوط به شورای نگهبان است و آقای هاشمی میگفت نه حالا اینجا بحث میکنیم، شاید در رأیگیری تأثیری داشته باشد که بنده میگفتم این خلاف است و اشکال شرعی دارد و شما حق ندارید این مسائل را مطرح کنید. با این اوصاف ما با هم دوست هستیم. البته نویسندهای گفته که قضیه ما با لبخند حل میشود که این مطلب صحیح نیست، زیرا قضیه ما با ایشان حل شدنی نیست، آقای هاشمی یک نوع تفکری دارد و ما هم یک تفکر دیگر، اما در عینحال ایشان یک روحانی سابقهدار، مبارز و خدوم در کشور است که ما روشش را نمیپسندیم و با خودش هم صحبت کردهایم، ولی تخریبش را هم جایز نمیدانیم.
در مقطعی که آقای خاتمی برای ریاستجمهوری کاندیدا شدند، شما از آقای ناطق حمایت کردید؛ این حمایت براساس چه تحلیلی بود؟
تحلیل لازم نداشت؛ کار ایشان را در دوره مجلس دیده بودیم و با هم معاشرت داشتیم و رفتار ایشان را دیده بودیم. در این جهت از وی حمایت کردیم.
در حال حاضر هم نسبت به آقای ناطق نوری این نظر را دارید؟
آقای ناطق امروز، غیر از آقای ناطق پنج سال پیش است، مثل آقای هاشمی که غیر از آقای هاشمی 10 سال پیش است.
چه تفاوتی دارند؟
مگر میشود شما همان فرد چند سال پیش باشید، مسلما فکرتان خیلی فرق کرده است.
در حال حاضر افکار و عملکرد ناطق نوری را تأیید میکنید؟
الان روش آقای ناطق نوری را تأیید نمیکنم.
علت این موضوع چیست؟
زیرا بدون علت از دوستانش کنارهگیری کرده، بهخاطر یکسری مسائلی که جزیی است. در نظام سیاسی و زندگی نباید به جزییات به این اندازه توجه کرد و آن جمله معروف که میگویند فروعات را با اصول از هم جدا کنید، بیشتر به همین مسئله تأکید دارد و آنها که در متن جریان هستند، متوجه میشوند که معنای اصول و فروعات با هم چیست.
یک بخش از دوران ریاست شما بر قوه قضاییه همزمان بود با دوران ریاستجمهوری آقای خاتمی. از نظر شما بهعنوان رییس یکی از قوا، دولت آقای خاتمی در آن زمان دارای چه نقاط قوت و ضعفی بود؟
همین دعوایی که در حال حاضر با ایشان داریم، آن زمان هم بود و اساسا به این علت بود که مقدسترین چیزها در دوران آقای خاتمی زیر سئوال رفت. ما هم در حد خودمان با هر کس که میبایست برخورد کنیم از نظر قضایی برخورد داشتیم.
برخورد قضایی در زمان دولت آقای هاشمی هم صورت میگرفت؟
چه در دولت آقای هاشمی، چه در دولت آقای خاتمی و چه در دولت آقای احمدینژاد، آن چیزی که عقیدمان از نظر مبانی اسلامی بوده، عمل میکنیم. مثلا در دوران آقای هاشمی، ایشان طرفدار آقای کرباسچی بود و ما هم سخت مخالف این قضیه بودیم و در مرحله بحث به نقطه حساسی رسید و ایشان آنرا در محضر رهبری طرح کرد و ما هم در محضر رهبری گفتیم که به نظر ما رهبری نباید در این مسئله وارد شود، زیرا در دنیا رییسجمهوری را محاکمه میکنند، آب از آب تکان نمیخورد، اما آقای هاشمی میگوید اگر شهردار را محاکمه کنید، کشور به هم میریزد؛ نخیر، کشور به هم نمیریزد، زیرا ما برخلاف نظر آقای هاشمی شهردار را محاکمه کردیم و اتفاقی هم نیفتاد.
در آن دوران رابطه با نمایندگان مجلس ششم به چه صورت بود؟
در خاطرم هست که هیئترییسه مجلس یک مهمانی معروفی برای افراد مؤثر کشور، از جمله اعضای شورای نگهبان برگزار کردند. در آن مهمانی که رییسش آقای بهزاد نبوی بود، این موضوع را دنبال میکردند که بهنحوی حاکمیت را در خصوص کارهایی که انجام میدهند، اقناع کنند. در این مراسم مرحوم زوارهای هم همراه بنده بود، آقای بهزاد نبوی میخواست مراسم را با تشریفات فراوان برگزار کند که بنده همانجا به تشریفات اعتراض کردم و قبل از اینکه سفره بر چیده شود، از سر سفره عقب نشستم و گفتم تشریفات را کنار بگذارید و بحث را شروع کنید. بحث را شروع کردند و ما مخالفت صریح با پیشنهادهای آنها کردیم و از خاطرم نمیرود، وقتی میخواستیم از آن جلسه خارج شویم، آقای بهزاد نبوی به بنده گفت بالاخره شما بنده را اذیت کردید و نگذاشتید کار خود را انجام دهم و بنده نیز گفتم: ما اذیت نکردیم، کار شرعی و وظیفه خود را انجام دادیم. از بیان این خاطره میخواهم این موضوع را تأکید کنم که اینطور نیست که اگر اعضای جامعه مدرسین در جایی تشخیص دهند که مسیر نادرست است، چه در دولت و چه در خارج آن، نصیحت و موعظه میکنند.
در دوران آقای احمدینژاد چه نصایحی به ایشان داشتهاید؟
در حال حاضر جامعه مدرسین موثرترین عامل در جهت ریاستجمهوری احمدینژاد بوده و حمایت زیادی از ایشان کرده است، ولی در عینحال روی برخی از کارهای او دست گذاشته و میگوید که خلاف است؛ مثلا اظهارات آقای مشایی و پولهایی را که آقای مشایی دارد خرج میکند، بارها اعضای جامعه مدرسین ایراد گرفتهاند.
آیا تذکرات اعضای جامعه مدرسین تأثیری هم داشته است؟
بله، تأثیر داشته؛ زیرا خودش را کنترل کرده است، اگر تأثیر هم نداشته، اشکالی ندارد؛ ما انجام وظیفه کردهایم. در دوران آقای خاتمی روی ایشان نصیحتهای ما تأثیر نداشت، ولی ما آن را بیان میکردیم.
بعضا اخباری منتشر میشود که آقای مشایی نزد علما میرود تا مواضع و افکار خود را طرح کند. آیا در این رابطه، برای دیدار، درخواستی از طرف آقای مشایی شده است؟
خود آقای احمدینژاد، به بنده و آقای جنتی پیشنهاد کردند که شما که اینقدر از آقای مشایی انتقاد میکنید، بگذارید یک جلسه بیاید پیش شما، آقای جنتی در همان جلسه بلافاصله در حضور آقای احمدینژاد گفتند که یعنی ما هم این بدنامی را پیدا کنیم که با آقای مشایی ملاقات کردهایم؟
درخواست ملاقات آقای مشایی با شما بود یا اینکه قصد دیدار با تمامی اعضای جامعه مدرسین را داشت؟
ما اصلا آقای مشایی را قبول نداریم که درخواست ملاقات بکند و در این جهت آقای احمدینژاد درخواست کردهاند که بگذارید آقای مشایی بیاید و حرفهایش را شما بشنوید و آقای جنتی همانجا گفت: یعنی به ما تهمت ملاقات با فلانی بخورد؟ آقای مشایی اینقدر پیش ما مردود است که حاضر نیستیم با وی ملاقات کنیم و در این جهت، خودش برای ملاقات درخواستی نداشته. معلوم است که خود وی نیز میفهمد؛ بالاخره یک آدمی است که خود را رییس و همه کاره دفتر احمدینژاد میداند. البته مشایی آدمی است که از پول و موقعیت استفاده میکند و بر این تصور است که با این کارها میتواند رییسجمهوری آینده شود؛ بنده همینجا به شما میگویم، در آینده اگر آقای مشایی بهعنوان رییسجمهوری مطرح شود، اولین تشکلی که رسما و صریحا مخالفت خواهد کرد، جامعه مدرسین است و اگر بنده در قید حیات باشم، قطعا با این موضوع مخالفت خواهم کرد و به هر قیمتی که باشد موافقت نخواهیم کرد که آقای مشایی رییسجمهوری مملکت شود.
بعضا در برخی خبرها مشاهده میشود که بعضی گروههای سیاسی به دنبال مرجعسازی برای خودشان هستند. آیا جامعه مدرسین در این زمینه نمیخواهد ورود پیدا کند؟
جامعه مدرسین خوشبختانه در زمینه مرجعیت، مبانی شرعی را کاملا رعایت کرده، میکند و خواهد کرد و در این رابطه جاهایی که باید جلوگیری کند، به این معنا که عدم صلاحیت شرعی برایش محرز شود، عمل کرده و خواهد کرد و در جاهایی که از لحاظ شرعی محدودیتی داشته نیز تأیید کرده است.
در زمینه مرجعیت آقای منتظری، چه اتفاقاتی در جامعه مدرسین رخ داد؟
بعد از فوت مرحوم آیتا... گلپایگانی و آیتا... اراکی شرایط اجتماعی ایجاب میکرد که تعدادی از علما را معرفی کنیم و در این راستا، جامعه مدرسین تعدادی را بهعنوان مرجع معرفی کرده که اتفاقا بنده در خاطر دارم که در آن زمان آقای فاضل، دبیر جامع مدرسین بودند و بارها به بنده میگفتند که یکی مثبت و یکی منفی، والا بنده نمیگذارم این جلسه به نتیجه برسد، چندین جلسه هم طول کشید و در این جهت، مثبت مقام معظم رهبری و منفی آقای منتظری بودند و مقام معظم رهبری، کمتر از اینهایی که شما میخواهید آنها را معرفی کنید نیستند و آقای منتظری هم حق مرجعیت ندارد و نمیتواند مرجع باشد.
اعلام نظرات جامعه مدرسین درخصوص مراجع از لحاظ شرعی بوده یا سیاسی؟
نظرات جامعه مدرسین از لحاظ شرعی اعلام شده و اصلا بحث سیاسی در این خصوص مطرح نبوده است. بنده در سن 80 سالگی هستم و جهنم را برای چه با نظر سیاسی بخواهم انتخاب کنم. این مباحث را که مطرح میشود، وظیفه شرعی خود میدانم و خوشبختانه کسانیکه در روزهای اول با بنده مخالفت میکردند که چرا مرجعیت مقام معظم رهبری را مطرح کردهاید، خیلی طول نکشید که همانها با بنده در این جهت موافقت کرده و خودشان آمدند و به ما اعلام کردند؛ چون مرجعیت و موقعیت ایشان محرز و درست است.
شما چگونه به این نتیجه رسیدید و مرجعیت رهبری را از ابتدا اعلام کردید؟
بنده بهخاطر اینکه از نزدیک در دوران ریاست قوه قضاییه و بازنگری قانون اساسی با ایشان رابطه داشتم، بر این موضوع واقف بودم؛ زیرا در جریان بازنگری قانون اساسی، آقای خامنهای رییس بودند و آقای هاشمی نایبرییس و بنده در آن زمان منشی بودم و شرایط کسالت حضرت امام سبب میشد که گاهی جلسه را فقط بنده اداره کنم، یعنی هر دو بزرگوار میرفتند جماران به ملاقات حضرت امام و در آن برهه آشنایی آقای خامنهای با مبانی فقهی و علمی برای بنده محرز شد و در زمانی که مسئول قوه قضاییه شدم نیز وقتی فروعات را نزد ایشان مطرح میکردند، میدیدم که ایشان خیلی قویتر از خیلی آقایان وارد بحث میشوند.
در مورد آینده جریان فتنه چه تحلیلی دارید؟
در جریان فتنه خیلی روشن است که سران فتنه تحت تأثیر تبلیغات خارجی و داخلی قرار گرفته و شاید بعضی از آنها نیز تا این حد، خودشان اطلاع نداشتند. برای همه کسانی که مختصری در جریان باشند، مثل روز روشن است که آنها در مقام براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران بودند و پشتیبانی خارجی را نیز به همین دلیل داشتند و از بعضی نیروهای داخلی نیز در این جهت بهرهبرداری شده بود که خوشبختانه با تدبیر بسیار جالب مقام معظم رهبری، این نقشهها نقش بر آب شد. امروز سران فتنه خودشان هستند و خودشان و آن مثل معروف در خصوص آنها صدق میکند که وقتی در سلمانی مشتری نداشتند، سر همدیگر را میتراشیدند و در حال حاضر آنها چون مشتری ندارند، به دیدن همدیگر میروند و مینشینند صحبتهایی میکنند که یعنی ما هستیم، در حقیقت سران فتنه فکر میکردند با پشتیبانیهایی که از خارج و داخل داشتند، در فاصله کوتاهی نظام را از بین خواهند برد. ولی در این رابطه حضور مردم و تدبیر فوقالعاده مقام معظم رهبری توانست این نظام را حفظ کند و نقشههای آنها را با شکست مواجه سازد
قضیه ما و هاشمی حلشدنی نیست
هاشمی گفت ادبیات یزدی را قبول ندارم
برخی کارهای احمدی نژاد خلاف است
بدنامی ملاقات با مشایی را نپذیرفتیم
مشایی آنقدر مردود است که با او دیدارهم نمیکنیم
مشایی با پول خرج کردن در صدد ریاست جمهوری است
"آنچه این حلقه را نگران کرده، از سویی پیش بینی استقبال گرم و کم سابقه مردم، حوزه های علمیه، علما و مراجع از رهبرانقلاب است که می تواند در کمتر از چند ساعت تمام فضاسازی های قالبی و شایعه پراکنی ها و شعبده بازی های رسانه ای فتنه گران را نابود کند و از سوی دیگر فصلی نو در تقویت حوزه های علمیه و نقش آفرینی عمیق تر علما و مراجع در دهه چهارم انقلاب بگشاید."
به گزارش شبکه ایران، سفر قریب الوقوع رهبرانقلاب به شهر مقدس قم، محافل ضدانقلاب دخیل در فتنه سال 88 را به شدت سراسیمه و هراسان ساخته است.
این محافل و رسانه های وابسته به آنها طی هفته اخیر پروژه وسیعی را به اجرا گذاشتند تا پیشاپیش - به خیال خود- از ابعاد مبارک این سفر بزرگ بکاهند. در این میان «حلقه لندن» که رسماً خود را اتاق فکر فتنه سبز در خارج از کشور معرفی کرده و ارتباطات وسیعی با لابی صهیونیست ها در آمریکا و سازمان های جاسوسی MI6 و CIA دارد، بیش از همه نسبت به این سفر تاریخی ابراز نگرانی کرده و به انتشار انبوه تبلیغات و شایعاتی که از سوی مقامات مافوق در سرویس های جاسوسی لندن و واشنگتن دیکته می شود، دست یازیده است. «جرس» ارگان رسانه ای حلقه ماسونی لندن در حالی ژست مذهبی در تبلیغات اخیر خود گرفته که پیش از این برخی اعضای آن، به انکار امام زمان«عج» پرداخته، کلام الله مجید را -نعوذبالله- تجربه شاعرانه پیامبر و آمیخته به خطا توصیف کرده و فقه و مرجعیت را باعث طالبانی گری در ایران معرفی کرده اند! ادعای برخی اعضای این حلقه، هیچ تفاوتی با سران گروهک بهائیت ندارد.
به گزارش کیهان، آنچه این حلقه را نگران کرده، از سویی پیش بینی استقبال گرم و کم سابقه مردم، حوزه های علمیه، علما و مراجع از رهبرانقلاب است که می تواند در کمتر از چند ساعت تمام فضاسازی های قالبی و شایعه پراکنی ها و شعبده بازی های رسانه ای فتنه گران را نابود کند و از سوی دیگر فصلی نو در تقویت حوزه های علمیه و نقش آفرینی عمیق تر علما و مراجع در دهه چهارم انقلاب بگشاید.
آنچه در تحرکات وسیع حلقه لندن (مرتبط با باند مهدی هاشمی در قم و فتنه گران نفاق جدید در تهران) قابل توجه است حرکت طابق النعل بالنعل این جریان در سناریوی لو رفته آمریکایی-انگلیسی است همچنان که دکتر مایکل برانت از مقامات سابق سازمان سیا در زمینه شیعه شناسی چندی پیش در خاطرات خود تصریح کرد؛ ما پس از پیروزی انقلاب ایران، جلسه ای را با مشارکت MI6 انگلستان که در مسائل منطقه خاورمیانه، بااطلاع تر بودند تشکیل دادیم و راز شکست خود را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که غیر از بی کفایتی رژیم شاه، دو عامل «خون حسین]ع[ نواده پیامبراسلام(ص)» و «نقش روحانیت و رهبری» موجب پیروزی انقلاب اسلامی شده است. بنابراین تصمیم گرفتیم به جای سیاست قدیمی و انگلیسی «تفرقه بینداز و حکومت کن»، سیاست «تفرقه بینداز و نابود کن» را در درون جریان شیعه و روحانیت مذهبی به اجرا بگذاریم و 900 میلیون دلار هم بودجه برای این امر اختصاص دادیم.
یادآور می شود حلقه لندن توسط عناصری چون عطاءالله مهاجرانی، محسن کدیور، سروش و... مدیریت می شود. این حلقه به خاطر پیش کشیدن پیشنهاد «درازگوش تروا» در 12 بهمن سال 88 از سوی محافل ضدانقلاب به شدت شماتت و سرزنش شد. اما گویا آقای مهاجرانی باز هم هوس کرده- به اعتبار شیر درازگوشی که می گوید در کودکی خورده- باز هم همان خبط و خطاهای قبلی را تکرار کند.
در هر صورت باید به اعضای حلقه لندن متذکر شد که اگر چند روزی صبر کنید پاسخ همه بافته های خود را از سوی مردم، علما و مراجع دریافت می کنید.
گفتنی است حضرت امیر علیه السلام می فرمودند وقتی آیات قرآن بر رسول خدا(ص) نازل می شد، صدای نعره شیطان را می شنیدم که از عصبانیت جیغ می کشید.
پس از گذشت دو سال از انتخاب محمد مهدی عسگرپور بهعنوان مدیرعامل خانه سینما بهنظر میرسد جمع 10 تا 20 نفرهای که در میان هنرمندان نیز بیشتر به زد وبندهای سیاسی شهرت دارند تا برخوردار بودن از مزیتهای حرفهای و هنری، قصد دارند پروژه انجمن صنفی روزنامهنگاران را برای خانه سینما رقم بزنند.
به گزارش گروه فرهنگی رجانیوز، طی دو سال گذشته مدیریت خانه سینما اصرار عجیبی بر ایجاد بحران و تقابل دارد و از زمینههای ایجاد شده برای حل مشکلات صنفی هنرمندان نیز استقبال نکرده است.
عسگرپور که تاکنون در صداوسیما نیز دو پروژه سریالی داشته و در میان هنرمندان بهعنوان یک کارگردان متوسط شناخته میشود، اواخر سال 87 دعوت برای دیدار با رئیسجمهور برای بررسی مشکلات صنفی سینماگران را به بهانه بهرهبرداری انتخاباتی رد کرده بود.
با این حال، هسته اصلی خانه سینما در ماه مبارک رمضان سال جاری نیز که تعدادی از هنرمندان و تهیهکنندگان به دیدار رئیسجمهور رفتند و مسائل و مشکلات خود را مطرح کردند، در این جلسه حاضر نشدند. این در حالی بود که رئیسجمهور در این دیدار پس از شنیدن مطالبات هنرمندان در دو جلسه هیئت دولت و شورای عالی سینما مسائل را پیگیری کرد و در مورد مطالبات عمدهای مانند بیمه بازنشستگی و بیکاری تصمیمگیری شد.
اما آنچه که در مواجهه با جوسازیهای اخیر برخی عوامل خانه سینما اهمیت دارد، دقت مدیران سینمایی کشور در مواجهه با این تشکل و جلوگیری از تکرار پروژه انجمن صنفی روزنامهنگاران است، به نحوی که عده خاصی نتوانند با بند بازی سیاسی، ماهیت یک تشکل صنفی را به نفع بند بازیهای خود تغییر ماهیت دهند.
پیش از عسگرپور، منوچهر عسگرینسب، محمدآقاجانی، تورج منصوری، احمدرضا درویش، یدالله صمدی، منوچهر محمدی، ابوالحسن داودی ، سید ضیا هاشمی و رضا میرکریمی، مدیرانعامل خانه سینما بودهاند.
متعاقب جشن اخیر خانه سینما که در آن، باران کوثری و رخشان بنیاعتماد با دستبند سبز روی سن حضور یافتند و اصغر فرهادی نیز اظهاراتی در حمایت از محسن مخملباف بیان کرد، معاون سینمایی وزیر ارشاد در بیانیهای پشت پرده این تحرکات سیاسی را مطرح کرد.
اما در حالی که اصغر فرهادی از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بهدلیل رفتار خود عذرخواهی کرد، عسگرپور در نامهای به وزیر ارشاد واکنش تندی به سخنان وزیر و بیانیه معاونت سینمایی نشان داد. وزیر ارشاد در اظهارات خود از اینکه عدهای میخواهند جریان مرده فتنه را بهنام هنرمندان زنده کنند، انتقاد کرده بود.
هشدار به امضاکنندگان بیانیه دفاع از خانهسینما
در پی نامه منتشر شده از سوی خانه سینما در دفاع از مدیرعامل این خانه که در آن اقدام به جمعآوری امضاء از برخی افراد شده بود، خبرنگار هنرنیوز طی برقراری تماس با یک مقام مسئول، موضوع را پیگیری کرد و نظر او را جویا شد.
این مقام مسئول که مایل نبود نامش فاش شود در پاسخ به خبرنگار سینمایی هنرنیوز گفت : «ما اتفاقاً از این بیانیهها استقبال میکنیم و اسامی را به دقت مورد توجه قرار میدهیم. برای ما اهمیت دارد که بتوانیم سربازان جنگ نرم در جبهه دشمن و عوامل نفوذی را شناسایی کنیم و در فعالیتهای آتیمان به دقت این موضوع را مورد نظر قرار دهیم.»
کوشش خبرنگار ما برای اینکه چگونه مورد نظر قراردادن این افراد را جویا شود، به جایی نرسید.
شایان ذکر است روز سه شنبه روابط عمومی خانه سینما با انتشار بیانیهای یک خطی، اسامی امضاکنندگان را به شرح زیر اعلام کرد: داریوش مهرجویی – بهرام بیضایی - ناصر تقوایی - رخشان بنی اعتماد – مجید مجیدی – کامران شیردل – نورالدین زرین کلک -پرویز پرستویی – کمال تبریزی – محمدرضا موئینی – منوچهر محمدی – مرتضی شایسته- مجتبی راعی – تهمینه میلانی – رضا کیانیان – غلامرضا موسوی - رضا میرکریمی – همایون اسعدیان – محمد رحمانیان – عبدالحسن برزیده - منوچهر شاهسواری– محمدرضا دلپاک – محمدرضا مقدسیان – هایده صفی یاری – کامبوزیا پرتوی – حسن حسندوست – محسن شاه ابراهیمی – کامران قدکچیان – بهرام دهقانی – رویا نونهالی – امیر اثباتی – مازیار میری – یداله نجفی – فرشته صدرعرفائی – محمدعلی سجادی – مونا زندی – مهرداد میرکیانی – داریوش فرهنگ – بهرام بدخشانی – ژیلا ایپکچی – مصطفی احمدی – علیرضا شجاع نوری – بهمن اردلان – نغمه ثمینی – آتوسا قلمفرسایی – مسعود میمی – مهران ملکوتی– مهتاب نصیرپور – بهروز شعیبی – مهدی میامی – ایرج تقی پور – رضا بختیاری – محمد جعفری – شیوا رشیدیان – رویا جاویدنیا – فرهاد آئیش – غزاله معتمد – مجید کریمی – پارسا پیروزفر – پویان شاهرخی – ایرج شهرزادی - مائده طهماسبی – بهرام عظیم پور – مریم بوبانی – بیژن میرباقری – رضا بهرامی نژاد – مصطفی خرقه پوش – حبیب رضائی – مهرداد زاهدیان – محبوبه هنریان – محسن عبدالوهاب – پیروز کلانتری – شیرین وحیدی – فرهاد اصلانی – شادمهر راستین– بهمن کیارستمی – رضا حائری – محمد تهامی نژاد- محمد رسول اف – فردین خلعتبری – یاور تورنگ - پریوش نظریه – کیوان علیزاده کیانی – علیرضا قاسم خان – همایون امامی – افشین هاشمی – رخساره قائم مقامی – مهدی گنجی – پدرام اکبری – معصومه شاه نظری – رضا شیروانی – جعفر پناهی - رضا فیاضی – مریم فخیمی – مجید برزگر – محسن ملکی – معصومه میرحسینی – حسین قناعت – محمود جعفری – امیررضا دلاوری – منوچهر مشیری – رضا مهرابی – محمد احسانی – شراره عطاری – مریلا زارعی- محمدرضا منصوری – مستانه مهاجر – فرامرز هوتهم – ارد زند – هوشنگ آزادی ور – مهناز محمدی – حسین دلیر – اسماعیل امامی - مانی حقیقی – سعید رشتیان – مرتضی رزاق کریمی – مهناز افضلی -کتایون شهابی – علی علایی – بهناز نازی – محمد آلادپوش – محمدصادق آذین – ابراهیم مختاری – امین تارخ – کامران ملکی – مرتضی رزاق کریمی – نازنین مفخم- محمد سریر - مهرداد حجتی – رعنا امینی - بیژن محتشم – نوید فرح مرزی – ناهید علامی – پروین صفری –– علی نیک رفتار – منوچهر مشیری – شالیزه عارف پور -ناصر صفاریان – حسن فتحی - سهراب میرسپاسی – نظام الدین کیایی- سارا قراچه داغی – مریم هژیروند – پریسا گرگین – آیدا پناهنده – منیژه حکمت – باران کوثری - فرهاد توحیدی- مجتبی میرطهماسب- پگاه آهنگرانی – مهوش شیخ الاسلامی - علی واجد سمیعی – غلامرضا بابائی نامی – کتایون ارسنجانی – کیوان کثیریان – جواد طوسی – محمدرضا سکوت - کارن همایونفر – اصغر هاشمی – امیرحسین علم الهدی – سپیده عبدالوهاب- فرشید موتمنی آذر – امیر شهاب رضویان - محمد صابری – آناهید آباد – اصغر همت - مازیار شیخ محبوبی - زهرا مشتاق.
در روز چهارشنبه نیز از سوی روابط عمومی خانه سینما اسامی دیگری به ترتیب زیر اعلام شد:
عباس کیارستمی، مسعود کیمیایی، کیومرث پوراحمد، فاطمه معتمدآریا، عباس گنجوی، شهاب حسینی، تورج منصوری، حسین ترابی، ملک جهان خزاعی، احمد مرادپور، محمد گنجعلی، حسین جعفریان، گوهر خیراندیش، سامان مقدم، لیلا حاتمی، عزیز ساعتی، امیر علی اعلایی، محسن خان جهانی، محمدعلی طالبی، همایون پایور، اشکان اشکانی، اسماعیل منصف، سامان سالور، فرهاد ویلکیجی، آرش برومند، سهراب خسروی، یداله صمدی، محسن استاد علی مخملباف، محمدرضا ایمانیان، رفیع پیتز، فرحناز شریفی، مسعود کرامتی، تورج ربانی، علی مصفا، هادی آفریده، علی زمانی عصمتی، حسن قلی زاده، کتایون رنجبران، بهزاد مصلح، بایرام فضلی، ابراهیم سعیدی، سامان نخعی، عباس شوقی، حسین مجد، سپیده ابطحی، محمدرضا جهان پناه، شیرین برق نورد، الهام پاوهنژاد، علیرضا بهنام، سعید رحمانی، سعید مجتهد زاده، جعغر صانعی مقدم، رضا حائری، محمدرضاپور، سودابه مرادیان، سید رضا صائمی، حسن روح پرور، شیرین بوریایی دوست، بهزاد آدینه زاده، جابر قاسمعلی، نیما عباس پور، مسعود امینی، لیلا زارع، امید رشدی، هیوا امین نژاد، بهمن دادفر، سحر معینی، سعید کریمی، لیلا نقدیپور، یداله شهیدی،هاورن یشایایی، ساعد نیکذات، همایون ارشادی، مرجان اشرفیزاده، فریدون فرهودی، شهرام مکری و محمد آقازاده.
در پایان خبرنگار هنرنیوز از این مقام مسئول در مورد برخی افراد که ممکن است به اجبار و یا به بهانههای دیگر این بیانیه را امضاء کرده باشند سئوال کرد که وی گفت : «بله میدانیم برخی افرادی به اجبار و یا به بهانههای دیگر این بیانیه را امضاء کردهاند که در صورت محرز شدن این موضوع، در نحوه تصمیمات آتی ما تأثیر میگذارد.»
همسر بهزاد نبوی در صدد سفر به کانادا و اقامت احتمالی در این کشور است، بهطوری که در حال فراهم آوردن مقدمات خروج از کشور است.
به گزارش رجانیوز، یکی از پسران بهزاد نبوی در انگلستان و دیگری در کانادا اقامت دارند و احتمال دارد فرزند اول وی نیز اقامت خود را به کانادا منتقل کند.
گفته میشود بهزاد نبوی قصد دارد پس از طی شدن دوران محکومیتش به کانادا رفته و با اعضای خانواده مقیم این کشور شود.
وی قبل از برگزاری انتخابات دهم ریاست جمهوری سال 88 اعلام کرده بود که اگر احمدینژاد رأی بیاورد، در ایران نخواهم ماند و از کشور خواهم رفت.
نبوی که در حال حاضر با مرخصی درمان از زندان خارج شده است، در منزل پدر همسرش سکونت موقت دارد.
گفته میشود وی اخیراً در جلسهای در لواسان بر ضرورت برنامهریزی برای نفوذ در نشریات محلی و استانی و انتقال محور فعالیتها به شهرستانها برای جذب جوانان شهرستانی تأکید کرده است.