رئیس جمهور قانونی را ابلاغ کرد که براساس آن دولت موظف است صرفاً در چارچوب مقررات عمومی ان.پی.تی (معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی) با آژانس بینالمللی انرژی هستهای همکاری کند.
به گزارش رجانیوز، در این قانون همچنین تاکید شده است که اجابت درخواستهای فراتر از مقررات عمومی ان.پی.تی توسط دولت ممنوع است.
ابلاغ این قانون که مصوبه مجلس شورای اسلامی است در حالی انجام شد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیرغم همکاریهای فراوان و فراتر از پادمان ایران، پرونده ایران را بدون استناد به مواد حقوقی انپیتی و صرفاً با انگیزههای سیاسی و فشار امریکا و برخی کشورهای اروپایی به شورای امنیت سازمان ملل ارسال کرده و بانی اصلی چهار قطعنامه صادر شده این شورا علیه ایران است.
آژانس پس از توافق با ایران برای تدوین مدالیته رفع ابهام در شش مورد اصلی و ضمن اذعان به مختومه شدن همه این موارد، موضوع موهوم مطالعات ادعایی را مطرح کرد و از اعلام عادی شدن پرونده ایران که منجر به بازگرداندن پرونده ایران از شورای امنیت میشد، خودداری کرد.
همچنین علیرغم دسترسیهای فراتر از پادمان که جمهوری اسلامی به منظور نشان دادن حسن نیت خود برای بازرسان آژانس ترتیب داده بود، آژانس از این رویکرد توأم با حسن نیت برای جاسوسی هستهای و نشت اطلاعات به رسانهها استفاده کرد.
بر اساس قانون مصوب مجلس، دولت همچنین موظف است در مورد تحویل سوخت راکتور آموزشی درمانی تهران، غنی سازی 20 درصد را به منظور تحویل سوخت راکتور مذکور استمرار بخشیده و صفحههای سوخت مورد نیاز راکتور تهران را تهیه کند.
دولت موظف است با وجود اقدامات زیاده طلبانه و زورمدارانه برخی قدرتهای بزرگ با سرمایهگذاری در ابعاد مختلف فناوری هستهای صلح آمیز کشور را به استقلال کامل هستهای برساند.
بر اساس ماده چهار این قانون، دولت باید نسبت به کشورهایی که به بازرسی کشتیهای ایرانی و یا محمولههای باری کشورمان مبادرت میورزند، عمل مقابله به مثل را به هر صورت ممکن انجام دهد.
همچنین قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران باید به منظور انجام ماده فوق، با دولت مساعدت لازم را در همه ابعاد و زمینهها داشته باشد.
گفتنی است بر اساس ماده واحدهای که در سال 1384 در مورد دستیابی به فنآوری صلحآمیز هستهای تصویب شده است دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است در چارچوب معاهدهی انپیتی و قوانین بینالمللی با بهرهگیری از اندیشمندان، محققین و امکانات داخلی و بینالمللی و همچنین پیگیری اجرای تعهدات آژانس بینالمللی انرژی اتمی در کشورهای برخوردار از این فنآوری در برابر کشورهای عضو معاهده منع تولید و تکثیر سلاحهای هستهای (انپیتی)، نسبت به برخوردار نمودن کشور از فنآوری صلح آمیز از جمله تامین چرخه سوخت 20 هزار مگاوات برق هستهای اقدام کند.
بر این اساس، سیاستگذاری و برنامهریزی در مورد تربیت نیروی انسانی متخصص اولویتبندی در فناوری و تحقیقات هستهای توسط وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری و سازمان انرژی اتمی تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.
همچنین در ماده واحدهی دیگری که در سال 1385 در مجلس تصویب شد و تحت عنوان قانون الزام دولت به تجدید نظر در همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی معروف شد دولت موظف شده است با توجه به قطعنامهی شورای امنیت سازمان ملل متحد مورخ دوم دی ماه سال 1385 به برنامهی صلح آمیز هستهای کشور سرعت بخشیده و در همکاریهای خود با آژانسبینالمللی انرژی اتمی براساس منافع ملت ایران تجدید نظر کند.
گروه فرهنگی- شهاب جمشیدی: در این نوشته سعی شده است به نقد نقاط مثبت سریال فاصله ها که گاهی از سوی دست اندرکاران این مجموعه به عنوان نقاط قوت آن عنوان شده، پرداخته شود و اصلا قصد ندارم نقاط منفی آن را نقد کنم.
نقد اول؛
اولین مورد همین موضوع اصلی داستان است که فاصله ها نام گرفته و به موضوع فاصله بین نسل ها در کشور ما به طور عام و فاصله بین نسل انقلاب و نسل جوان امروز به طور خاص پرداخته است و آن را به عنوان یک معضل مطرح کرده و شاهد آن هستیم که در طول سریال، این فاصله به طرق مختلف خود نمایی میکند و ریشه اکثر مشکلات است.
اختلاف نظر بین نسل های مختلف امری طبیعی است و مثبت! و رشد دهنده. کاملاً طبیعی هست که جوان از پدر خود فعال تر و پویا تر است، نمی خواهد در چارچوب های سنتی محصور شود، اهل جسارت است و به نوآوری و خلاقیت و ابتکار می اندیشد. این فرصتی است که متاسفانه در مجموعه های نمایشی غالباً بهعنوان تهدید مطرح میشود. مشکل تازه آنجا پیدا می شود که به دلیل یک نارسایی معرفتی در تهیه کنندگان این مجموعه ها این درگیری در نهایت به درگیری جوان با دین داری و تدین پدران تبدیل میشود و دینداری نماد سنت، تحجر و خشکی معرفی می شود. چرا دینی که در این مجموعه ها معرفی می شود پاسخگوی هیجان و جسارت و پویایی جوانان نیست؟ فاصله این قرائت از دین با اسلام نابی که تربیت شدگانش جوانان پر شوری بودند که با روحیه حماسی و جهادی از نقش آفرینان اصلی اوایل انقلاب بودند. جوانانی که گریز از سنت و یکنواختی را در پایبندی به مکتب پر شور و هیجان اسلام ناب یافتند، مکتبی که عرفان و لذایذ معنویش هم دوش با اوج نقش آفرینی اجتماعی و تکاپوی فراهم کردن زندگی همه بعدی بود. اسلامی که جوانان آرام و بی اثر دوره پهلوی را به جوانانی پر شور، با روحیه و تکلیف محور تبدیل کرد.
چرا دین را در ارضای نیاز های جوان ناتوان نشان می دهید؟ چرا اگر جوانی متدین شد مثل کبریت بی خطر میشود؟ (در قسمت نقد شخصیت علی و نیما مفصل تر به این موضوع خواهم پرداخت)
نقد دوم؛ نمایش شخصیتی منفعل از جوانان مذهبی:
جوانانی که نماینده مذهبی و دینداری، بودند در این مجموعه بسیار ساکت، بی هیجان، سربه زیر، آرام و منفعل بودند. جوانانی که یک افسردگی پنهان در چهره آنها دیده میشود، گویا ناخواسته و به اجبار تن به زندگی متدینانه داده اند. افتخار به زندگی دینی در آنها اصلا به نمایش گذاشته نشد. در عوض در شخصیت پردازی شخصیت هایی چون سعید و ساسان که نماینده نسل جدید فاصله گرفته هستند، بسیار کار شده و آنها را در موقعیت های مختلف نمایش می دهند. اما پلان های بازیگری بچه مذهبی های داستان (که مثلاً قرار است به عنوان الگوی مثبت معرفی شوند و مخاطب به سمت آنها میل کند) خلاصه می شود به نق زدن یا اینکه همراه همسر محجبه خود از جلوی دوربین رد شوند و یا تا خرخره درگیر زن و زندگی شوند. در اثر پنهانی که اینگونه شخصیت پردازی در ذهن مخاطب القا می کند همین بس که سعید و ساسان که شخصیت های خاطی داستان هم هستند، بیشترین نفوذ را در دل جوانان داشته اند، در عوض میزان علاقه و الگوپذیری و کشش برای علی و نیما شدن در مخاطب جوان در حد صفر است و طبیعی است که مخاطب جوان اگر علاقه به مانند سعید نداشته باشد، جذابیتی را هم در شخصیت علی و نیما نمی بیند که بخواهد از آنها الگو گیری کند.
از شخصیت حاج رضا دیگر می گذریم که گویا هیچ مشکلی ندارد و خوشحال است و آجیل مشکل گشای داستان است. این شخصیت از شخصیت های مثبت فیلم بود پس باید در مخاطب شوق ایجاد کند که مثل او شود اما با یک نگاه به نظر اطرافیانتان در مورد علاقه شان به حاج رضا شدن ضعف شخصیت پردازی کاراکتر های مثبت را به وضوح احساس می کنید.
نقد سوم:
کارگردان در دفاع از کار خود عنوان کرده است که قصد داشته با معرفی رابطه منفی سعید و بیتا، جوانان را از این گونه رابطه ها بر حذر دارد.
درست است رابطه سعید و بیتا اشکال دارد اما علت این اشکال چه نشان داده شد؛ بی بند و باری بیتا! و مکار بودنش! آیا اگر بیتا دختر حیله گری نبود باز هم این رابطه خطا بود؟ از طرفی لاابالی ترین جوان هم اگر بفهمد و بداند که دختر مورد علاقه اش حیله گر و بی بند وبار است دیگر به او علاقه نشان نمی دهد. این را بی اخلاق ترین جوان هم معتقد است، پس کارگردان چه هنری کرده در طرح این مسئله؟ تازه چند درصد جوانانی که این رابطه ها را دارند حاضرند حتی به این موضوع که طرف مقابلشان شابد مشکلی داشته باشد، حتی فکر کنند؟
جوانی که درگیر این رابطه شده و برق احساس و هوسش (نه لزوما هوس منفی) چشمش را کور کرده کی فرصت می کند که عاقلانه بنشیند و دو دو تا چهار تا بکند و رفتار طرف مقابل را تحلیل کند و در آ خر نتیجه گیری کند و اگر هم تنیجه حاصل، خلاف احساسش بود به آن تن دهد؟ پس این مجموعه در دادن راه حل هم ناتوان بود.
توقع برداشت عبرت گونه از رابطه سعید و بیتا توسط جوانان، مانند این است که ما در فیلمی جوانی را نمایش دهیم که می خواهد غذایی را بخورد که از قضا یک نفر به دور از چشم وی در آن سم ریخته؛ جوان غذا را میخورد و میمیرد و ما به بیندگان این صحنه می گوییم که "ببینید هرگز سراغ این غذا نروید و نخورید"
پس میزان اثر بخشی این مجموعه در ارائه راه حل برای برطرف کردن مشکل رابطه بین پسر و دختر کاملا عامیانه و اشتباه بود.
نقد چهارم:
کارگردان اعلام کرده بود که ما با نمایش رابطه درست علی و ریحانه بهدنبال ارائه یک الگوی درست بودیم. حال سوال اینجاست که شما چه جذابیت ها و زیبایی هایی را از این رابطه نمایش دادید. برای ایجاد شوق و رغبت به سمت این رابطه ها چه کار کردید؟ چه هنری به خرج دادید در برابر زیبایی ها و داستان پردازی هایی که از رابطه سعید و بیتا نمایش داده شد؟ هیچ؛ رابطه ی علی و ریحانه، رابطه ای خشک و بی روح و اتو کشیده و بی احساس و به دور از محبت نمایش داده شد. (تازه اگر از درگیری های علی و ریحانه هم چشم پوشی شود)
دقایق نمایش رابطه علی و ریحانه (که مثلاً الگوی درست این فیلمنامه است) به یک دهم نمایش رابطه سعید و بیتا هم نمیرسد!
نقد پنجم:
دلسوزی کارگردان و تلاش او برای تطهیر اشتباهات بیتا از ضعف های بسیار برجسته این سریال بود. انداختن تقصیر اشتباهات بیتا بر سر شرایط محیطی و اجتماعی اطراف او و ترسیم چهره ای مظلوم از او ضربه دیگری بود که این مجموعه بر بدنه فرهنگی جامعه وارد کرد.
نقد آخر:
90 درصد وقت این فیلم به نمایش و پردازش نقاط منفی اجتماعی گذشت و در قسمت های آخر با یک معجزه الهی و یک فوت معنوی همه چیز درست می شود. یک شهید وارد داستان فیلم می شود (البته این قسمت با وصله به نمایشنامه چسبانده شده بود، برای چه نمی دانم!) وهمه مشکلات یکی یکی حل میشود.
مشکلاتی که عمده وقت فیلم به پیچ و خم های آن اختصاص یافته. همه معادلات به هم می خورد قهرمان داستان یک شبه همه گره ها را حل می کند. در این جا هم باز ضعف داستان پردازی نویسندگان در پایان خوب دادن به آثارشان هویدا شد.
دیگر به نقد برخورد های حاج محسن و حاج رضا در برابر جوانی های سعید و راه حل های این دو خصوصا حاج رضا نمی پردازم و در پایان مجددا متذکر میشوم که این گوشه ای از نقد هایی بود که به نقاط مثبت فیلم (از نظر دست اندرکارارنش) وارد بود و دیگر مجال پرداختن به نقاط منفی این مجموعه نیست. در جامعه رشد یافته دینی اکتفا کردن به ظاهر مثبت بعضی فیلم ها و غافل شدن از آثار مخرب پنهان آنها که ذهنیت های اجتماعی مردم را تهدید میکند، کاری بسیار اشتباه است. به امید آنکه روزی پشتوانه محتوای فیلم ها از مبانی عمیق معرفتی اسلام ناب و انقلابی گرفته شود و با دقت به آثار پنهان تربیتی مجموعه های نمایشی به رشد فرهنگ انقلابی کشورمان کمک کنیم.
جرائم رسانه ملی از منظر فتنه گران
بعد از گذشت چند دهه از طرح شعارهایی چون "جریان آزاد اطلاعات" امروز بر همگان آشکار شده که کارکرد رسانه در غرب در خدمت اهداف نظام سرمایهداری تعریف شده و شعار فوق فریبی بیش نبوده است. سلطه صهیونیستها بر رسانههای غربی و معرفی افرادی چون "رابرت مرداک" به عنوان پشت صحنه مدیریت رسانه در جهان، نشانه ای از این حقیقت است که آنچه در رسانه های غربی در برابر میلیونها تماشاگر پخش میگردد، تنها سایهای از حقیقت است که میتواند با واقعیت فرسنگها فاصله داشته باشد. حضور انحصاری دوربینهای "فاکس نیوز" در کنار سربازان متجاوز امریکایی در جنگ عراق و ترسیم چهرهای غیرواقعی و از آنچه در بغداد و بصره و ... در هنگام تجاوز گذشته است، تنها نمونهای از واقعیتهای پشت پرده تمدنی است که مدعی است سردمدار "جریان آزاد اطلاعات" میباشد.
راه اندازی شبکه تلویزیونی بی.بی.سی فارسی در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری و نقش آفرینی تمام عیار در فتنه سال 88 را میتوان نمونهای دیگری از فلسفه راه اندازی رسانه در غرب دانست که ابطال کننده نظریه "جریان آزاد اطلاعات" است.
با وجود چنین وضعیتی در غرب همواره شاهد آنیم که رسانههای مستقل در جهان که حاضر به همراه با "جریان آزاد اطلاعات"!؟ نیستند، مورد بیشترین هجمه تبلیغاتی قرار داشته و آنها را متهم به سانسور و تحریف حقایق میکنند. نمونهای از این اقدامات ادعاهای جدیدی است که مجموعهای وابسته به دشمنان نظام اسلامی با عنوان "کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران" به تازگی مطرح ساخته و مدعی شده است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک بازوی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی ایران در نقض گستردهء حقوق بشر پس از انتخابات مورد مناقشه سال ???? دست داشته است. این کمپین بر این باور است که تحقیقاتش نشان میدهد تهیه کنندگان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با بازجویان، ماموران اطلاعاتی، و ماموران قضایی دست به دست دادند تا اعترافات ساختگی تهیه و ضبط نمایند. در بررسی این ادعاها توجه به نکات زیر ضروری است:
1- حوادث پس از انتخابات را میتوان در قالب سناریوی کودتای مخملینی تحلیل نمود که در حالت کامل خود براندازی نظام اسلامی را نشانه رفته بود. این سناریو توسط کسانی رقم خورد که با پذیرش قواعد و قوانین انتخابات در ایران وارد رقابت شده بودند، اما آنگاه که نتایج رای ملت را مطابق میل خود ندیدند با ایجاد بدعتی جدید و بهم زدن قاعده بازی، عبور از قانون اساسی و خیانت به رای ملت را در صدر خواستههای ساختارشکنانه خود قرار دادند.
در این شرایط مهمترین شیوه مقابله با این تهدید آگاهی بخشی و بصیرتافزایی است و رسانه ملی که مخاطبی میلیونی در اختیار دارد به عنوان تاثیرگذارترین مجموعه بر افکار عمومی موظف است به صحنه آمده و ماهیت این فتنه جدید را برای ملت آشکار سازد و ترفندهای رسانهای این جریان برای فریب افکار عمومی را برملا نماید. انتظار بیطرفی، سکوت و یا قرار گرفتن رسانه ملی در اختیار فتنه گرانی که حاضر به تسلیم در برابر قانون نیستند، ترفندی است که توسط فتنه گران تکرار و القاء میشد تا بدین وسیله مهمترین مانع در مسیر فتنه گری مهار و ناکارآمد گردد.
2- تحلیل سناریوهای سران فتنه برای تداوم فتنه گری ها، نشان دادن جنایات فتنه گران و خساراتی که اوباش سبزپوش به اموال عمومی و خصوصی وارد ساخته اند، پخش اعترافات و اظهار ندامت متهمین و دست اندرکاران فتنه، معرفی چهره واقعی حامیان داخلی و خارجی سران فتنه که خود را پایبند به انقلاب و حضرت امام(ره) معرفی میکنند، نشان دادن تعارض بین نظر و عمل سران فتنه و مدعیان خط امام، برجسته ساختن شاخصی برای ارزیابی عملکرد سران فتنه با محوریت تعالیم اسلامی، اصول قانون اساسی و آموزههای حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، بازتاب دادن حمایت همه جانبه دشمنان انقلاب اسلامی از فتنه گران، تنها بخشی از وظایف رسانه ملی است که مورد انتظار و خواست ملت در آن ایام بوده و جالب اینکه همین نقاط قوت رسانه ملی به عنوان نقاط ضعف آن توسط فتنه گران مطرح گردیده است.
3- در ماجرای اعترافات برخی از متهمین فتنه نکته قابل توجه این است که افرادی چون سعید حجاریان، تاجیک، ابطحی، عطریانفر و سعید شریعتی که در برابر دوربین قرار گرفته و به انحرافات خود اعتراف کردند، نامهای آشنایی بودند که سالها به عنوان تئوریسینها و سردمداران جریان دوم خرداد از آنها یاد شده است. این اعترافات صریح چنان ماجرای فتنه را بیاعتبار ساخت که دیگر نتوانستند پاسخی برای آن اظهارات داشته باشند، الا اینکه اعلام کنند این اعترافات تحت فشار زندان گرفته شده است. هر چند معترفین بعد از آزادی از زندان بارها تاکید کردند که اعترافات مذکور در شرایطی کاملا آزاد بیان شده است، اما نباید فراموش کرد که ادعای تحت فشار بودن معترفین این سوال جدیتر را مطرح میسازد، چگونه است که مدعیان مبارزه و رهبران آزادیخواهی و اصلاح طلبی اینچنین در برابر کمترین فشاری تسلیم شده و دهها ساعت اعتراف و اظهار ندامت از خود به جای گذاشته اند؟!
4- واقعیت آن است که این اقدام تنها با هدف تحت فشار قرار دادن رسانه ملی از حرکت در مسیر افشاگری و اطلاع رسانی به موقع و دقیق از پشت پرده فتنه گران، طرح ریزی شده است و این برخلاف خواست ملت است. امروز میلیونها بیننده رسانه ملی منتظرند تا با گذشت یکسال از شکست سناریوی کودتای مخملین سبزپوشان ابعاد تازهتری از این خیانتورزی معرفی و مورد نقد و بررسی قرار گیرد تا چراغ راهی برای آینده باشد.
در این میان بی شک "اعترافات سران فتنه" در رسانه ملی میتواند پربینندهترین برنامه تاریخ رسانه ملی باشد، برنامهای که میلیونها تن از ملت ایران و مخاطبین صداوسیمای جمهوری اسلامی برای دیدن آن روزشماری میکنند.
خبرگزاری فارس: معاون آموزشی وزارت علوم گفت: آییننامه پذیرش دانشجویان دکترای پیوسته در حال شکلگیری است و تا مهر ابلاغ میشود.
به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، حسین نادریمنش، معاون آموزشی وزارت علوم در نشستی خبری با تأکید بر اینکه در حال حاضر بحث افزایش کیفی دانشگاهها مد نظر وزات علوم است، گفت: بر اساس طرح آمایش سرزمین اطلاعات آماری دانشگاههای کشور استخراج شده است.
وی با بیان اینکه عدم وجود آمار دقیق از دانشگاهها یکی از مشکلات اصلی وزارت علوم بود، افزود: در حال حاضر این مشکل برطرف شده و آمار دقیق دانشگاهها و اطلاعات آنها استخراج شده است.
معاون آموزشی وزارت علوم اظهار کرد: کمیته راهبردی در ستاد معاونت آموزشی شکل گرفته است و این کمیته هفتهای یکبار جلسه برگزار میکند.
وی گفت: در بحث آمایش سرزمین کارگروههای استانی با محوریت دانشگاه مادر شکل گرفته است و امیدواریم بخشهای اجرایی این فعالیتها در مهر ماه وارد فاز اجرایی شود. همچنین کاگروههای ویژه بر اساس اولویت کشور و اسناد بالادستی از جمله کارگروههای هنر و انرژی در حال شکلگیری است.
* تغییرات و دو مرحلهای شدن آزمون کارشناسی ارشد در حال بررسی است
نادریمنش درباره تغییرات آزمون کارشناسی ارشد گفت: دو مرحلهای شدن آزمون کارشناسی ارشد در دست بررسی است و در حال حاضر نیز هر دانشگاهی که خواستار باشد دانشجوی ارشد خود را به صورت دو مرحلهای پذیرش کند با اعلام به وزارت علوم این مورد بررسی میشود.
نادریمنش با تأکید بر اینکه هر سرفصل آموزشی که بیش از 5 سال عمر داشته باشد باید بازنگری شود، گفت: باید سرفصلی که قرار است در دانشگاه اجرا شود توسط اساتید خبره دانشگاه بررسی شود.
وی ادامه داد: در محتوا کمیتههای جدی برای بررسی ارزیابی، بهینهسازی در محتوا در حال شکلگیری است و شکلگیری آنها جزء اولویتهای جدی امسال و سال بعد خواهد بود.
معاون آمورشی وزارت علوم با بیان اینکه زیرساختهای توسعه به طور خیلی جدی شکل گرفته است، گفت: مقالات ISI در سال 1378 هزار و 30 مقاله بود، این آمار در سال 88 به 14 هزار و 50 مقاله رسیده است، یعنی طی 10سال 13 برابر رشد کرده است.
وی با بیان اینکه از نظر سرعت رشد علم، بر اساس مقالات، طی30 سال گذشته نسبت به میانگین جهان 11 برابر رشد داشتهایم، گفت: در فناوری لیزری حتی از کشورهایی همچون چین جلوتر هستیم و از نظر نوع کیفیت در مرحله دوم و سوم قرار داریم، در نانو بر اساس گزارشات ارائه شده رتبه ایران در مقالات 14 است و رتبههای 13 و 15 کشورهای روسیه و استرالیا قرار دارند.
نادریمنش گفت: در حال حاضر 3.5 میلیون دانشجو در دانشگاههای کشور تحصیل میکنند و حدود 30 درصد جوانانی که در سن دانشگاه قرار دارند در دانشگاههای کشور تحصیل میکنند.
وی با بیان اینکه در مقاطع کارشناسی و کاردانی سال گذشته و امسال برخی از صندلیهای دانشگاهها پر نشده است، گفت: در پیشرفتهترین دانشگاههای دنیا میانگین نسبت دانشجویان دکترا به سایر دانشجویان 2.5 درصد است این رقم در کشور ما به یک درصد رسیده است و در حال حاضر 40 هزار دانشجوی دکترا در دانشگاههای کشور تحصیل میکنند.
معاون آموزشی وزارت علوم ادامه داد: طی 4 سال گذشته در افزایش تعداد دانشجویان دکترا رشد بسیار خوبی داشتهایم و طی 4 سال گذشته ظرفیت تقریباً 2 برابر شده است.
وی گفت: 2 هزار و 234 مؤسسه اعتم از مؤسسات آموزش عالی دولتی، دانشگاههای وابسته، پیامنور، جامع علمی کاربردی، غیر دولتی و آزاد وجود دارد که از این تعداد 119 مؤسسه وابسته به وزارت علوم، 274 مؤسسه وابسته به وزارت آموزش و پرورش، 28 مؤسسه وابسته به سایر ارگانها، 385 مرکز وابسته به دانشگاه آزاد، 550 مرکز دانشگاه پیامنور، 581 مرکز دانشگاه جامع علمی کاربردی و 295 مرکز دانشگاه غیر انتفاعی است.
نادری منش اظهار کرد: ظرفیت پذیرش دانشجو تا سال 88 در مجموع یک میلیون و 318 هزار نفر بود که از این آمار 165 هزار نفر در دانشگاههای دولتی، 305 هزار نفر در دانشگاه پیام نور، 245 هزار نفر در دانشگاه جامع علمی کاربردی، 154 هزار نفر در دانشگاههای وابسته به وزارت آموزش و پرورش و 181 هزار در دانشگاههای غیر انتفاعی آموزش عالی تحصیل میکنند.
وی با تأکید بر اینکه وزارت علوم در بحثهایی همچون اصل 44 بیش از حد انتظار فعالیت داشته است، گفت: برآورد جمعیت دانشجویی موجود براساس ظرفیت تا 3 میلیون و 800 هزار نفر است که 295 هزار نفر در دانشگاههای غیر انتفاعی و یک میلیون، 412 هزار نفر در دانشگاه آزاد، 810 هزار نفر در دانشگاه پیام نور، 279 هزار نفر در دانشگاههای وابسته به وزارت علوم، 49 هزار نفر در دانشگاههای وابسته به سایر ارگانها و 490 هزار نفر در دورههای شبانه و روزانه دانشگاههای دولتی هستند.
معاون آموزشی وزارت علوم گفت: تا تیر 89 781 مجوز و برنامه در رشتههای علوم انسانی تصویب شده است، 112 مورد در مقطع دکترا، 390 مورد در مقطع کارشناسی ارشد، 20 مورد در مقطع کارشناسی ناپیوسته، 206 مورد کارشناسی و 53 مورد کاردانی بوده است.
وی با بیان اینکه در سال گذشته 600 مورد نظارت و ارزیابی از دانشگاهها صورت پذیرفته است، گفت: کمیته نظارت استانی با محوریت دانشگاههای مادر پارسال شکل گرفته است، از تمام مؤسسات غیر انتفاعی حداقل یک بار بازدید شده است و بر همین اساس 15 مؤسسه به کمیسیون 90 ارجاع شده و 2 تا 3 مورد به مرحله انحلال رسیدهاند.
وی درباره آزمون دکترا گفت: داوطلبان آزمون دکترا طی 2 ماه باید در 10 دانشگاه آزمون دهند. داوطلبان گلهمند بودند که هر دانشگاه یک جور آزمون میگیرد و برخی سؤالات استاندارد نیست و فقط دانشجویان همان دانشگاه میتوانند از پس آن سؤالات برآیند.
*جزییات آیین نامه پذیرش دانشجوی دکترا در اوایل پاییز اعلام میشود
وی با بیان اینکه در هر دانشگاهی حداقل سالی 150 میلیون تومان هزینه هر آزمون میشود، گفت: آییننامه پذیرش دانشجویان دکترای پیوسته در حال شکلگیری است و تا مهر ابلاغ میشود. بر این اساس در ابتدا یک آزمون به طور متمرکز برای غربالگری دانشجویان انجام میگیرد و بر اساس اولویت و سطح دانشجو 3 برابر ظرفیت به هر دانشگاه معرفی میشود و سپس دانشگاهها از بین این تعداد، دانشجویان دکترای خود را پذیرش میکنند.
وی با بیان اینکه جزییات آیین نامه پذیرش دانشجوی دکترا در اوایل پاییز اعلام میشود، گفت: جلوگیری از اتلاف انرژی و استاندارد سازی آزمون دکترا از اهداف برگزاری آزمون سراسری دکتراست.
* آغاز سال تحصیلی از اول مهر
وی درباره آغاز سال تحصیلی گفت: امسال نیز همانند سالهای گذشته در دهه آخر شهریور ثبتنام دانشجویان صورت میپذیرد و از اول مهرماه کلاسها برگزار میشود و به زودی این روند آغاز سال تحصیلی به دانشگاهها ابلاغ میشود.
نادریمنش گفت: در صورت تصویب یک دوره پیوسته کارشناسی ارشد و دکترا برای دانشجویان برتر مطرح است که اگر تصویب شود ابلاغ میشود.
* بازنشستگی اساتید طبیعی است
وی گفت: بازنشستگی اساتید در همه جای دنیا مطرح است، بر اساس قانون 65 سال با 30 سال خدمت و برای استاد تمامها 70 سال و دانشیارها 65 سال سن بازنشستگی است و مازاد بر آن منوط بر نظر رئیس دانشگاه است که میتواند مطرح کند و مجوز بگیرد.
وی گفت: فارغالتحصیلان زیادی دارند وارد بازار کار میشوند اگر قدیمیها نروند جوانها فرصتی برای سرکار رفتن ندارند.
نادریمنش با تأکید بر اینکه اصل قانون بازنشستگی منطقی است، گفت: از حدود 30 هزار استاد سالی 400 استاد بازنشسته میشوند.
وی گفت: بر اساس قانون سال 1348 اگر استادی دچار رکود علمی یا عدم کفایت یا عدم صلاحیت شود رئیس دانشگاه موظف است کمیتهای مشخص کند که در آن کمیته پس از تشخیص صحیح بودن رکود علمی استاد، پرونده را به هیئت ممیزه منتقل کند و سپس 2 اقدام باید صورت بپذیرد.
* بازخرید یا بازنشستگی سهم اسایتد دارای رکود علمی است
معاون وزیر علوم گفت: اگر اساتیدی که دچار رکود علمی شدهاند بیش از 20 سال سابقه کار داشته باشند میتوانند بازنشسته شوند و اگر کمتر از 20 سال بازنشسته شود باید بازخرید شوند.
وی گفت: مصداق رکود علمی در اوایل دهه 70 مطرح شد که یکی از مصداقها این بود که 3 سال پشت سرهم استاد نتواند پایه علمی بگیرد.
نادریمنش با تأکید بر اینکه یکی دو درصد از اساتید فعال نیستند، گفت: اگر بخواهیم به اهداف چشمانداز برسیم باید اساتید فعال داشته باشیم.
* تا کنون 3 هزار و 700 نفر برای جذب هیئت علمی فرم پر کردهاند
وی با بیان اینکه تا دو هفته پیش بیش از 7 هزار درخواست جذب هیئت علمی به وزارت علوم ارایه شده است، گفت: از 20 مرداد جذب هیئت علمی آغاز شده است و تا کنون حدود 3هزار و 700 فرم پر شده است.
معاون آموزشی وزیر علوم درباره روند جذب اعضای هیئت علمی گفت: ارزیابیهای اولیه صورت میگیرد، در ارزیابیهای اولیه شاخصهای پژوهشی و آموزشی مدنظر خواهند بود و سپس براساس 3 اولویت افراد و در خواست دانشگاه 3 برابر نیاز دانشگاه معرفی میشود و دانشگاهها پس از بررسی اعضای هیئت علمی خود را انتخاب میکنند.