براساس فیلمی که امروز در سایت یوتیوپ منتشر شده دروغ بزرگ عوامل فتنه درباره تقلب در انتخابات در گعده 3تن از اصلاح طلبان با طرح مباحثی در رد تقلب در انتخابات افشا شد.
به گزارش رجانیوز، در این فیلم مصطفی تاج زاده خطاب به محسن صفائی فراهانی و عبدالله رمضان زاده از اعضای حزب مشارکت می گوید: برای بنده که تجربه انتخابات رو دارم می دونم که در انتخابات تقلب نشده.
ممکنه که یکی دومیلیون عقب جلو شده باشه ولی ما نتیجه انتخابات رو باختیم.حالا به جای 25 میلیون و 14 میلیون شده باشه 24 میلیون و 15 میلیون مثلا.
ما انتخابات رو باختیم .
گفتنی است انتشار این فیلم نشان می دهد که چگونه جریان فتنه که همواره بر طبل واهی «تقلب در انتخابات» می کوبید در حالی به «دروغ بزرگ»خود اصرار دارد که بسیاری از مهره های اصلی آن خود به این دروغ بزرگ اعتراف دارند.
این مهره ها که اینک داعیه رهبری میانی جریان فتنه را دارند،این روزها تلاش وسیعی را جهت قهرمان ساختن خود ترتیب داده اند،طبق دستورالعمل جین شارپ از سربازان گمنام امام زمان(عج) شکایت می کنند،درگعده هایشان از مقاومت می گویند و مبارزه،بی آنکه ظهور و بروز دهند که ظالمانی هستند بس قهار.
کتمان حقیقت و دروغ ظلمی است که آگاهی را از حامیان آنها سلب کرده و اینان تو گویی که نه باور به اخلاق دارند و نه به معرفت ،ایمانی.
آنچه در پی می آید سندی از دروغ بزرگ کسانی است که امروزه خود را نماد و قهرمان ملی می دانند.کسانی که علیر غم باور به واقعیات،دروغ را سرلوحه خود قرارداده و جماعتی را به نیرنگ خود متوهم ساختند.از مهندسی آرا و تردستی در انتخابات گفتند،جمعیتی را به توهم و دروغی بزرگ به خیابان ها کشیدند ،از امام امت عبور کرده و اندیشه هایش را یک به یک به زیر سوال بردند،در حالی که همه چیز را از یک دروغ آغاز کردند.
در این فیلم که 3تن از عوامل فتنه 88(مصطفی تاج زاده،عبدالله رمضان زاده و محسن صفائی فراهانی) حضور دارند،مصطفی تاج زاده عضو شورای مرکزی سازمان تعلیق شده مجاهدین انقلاب اظهاراتی را بیان می کند که این روزها عکس آن را به نمایش می گذارد.این تصاویر سندی گویا،واضح و شفاف از چهره دروغ پردازانی است که جرم بزرگی همچون زیر سوال بردن انتخابات را رقم زدند.
بی شک این تصاویر نشان خواهد داد که مدعیان رهبری برخی گروهها و جریان های سیاسی بر خلاف رادیکالیسم رفتاری خود درخفا چگونه بوده و چه می گویند.
مصطفی تاج زاده :برای بنده که تجربه انتخابات رو دارم می دونم که در انتخابات تقلب نشده.
ممکنه که یکی دومیلیون عقب جلو شده باشه ولی ما نتیجه انتخابات رو باختیم.حالا به جای 25 میلیون و 14 میلیون شده باشه 24 میلیون و 15 میلیون مثلا.
ما انتخابات رو باختیم
خبرگزاری فارس: نماینده مردم تهران با بیان اینکه تا کنون 180 نماینده نامه خطاب به رئیس جمهور در خصوص مشایی را امضا کردهاند، افزود: اسامی امضاءکنندگان این نامه محفوظ خواهد ماند.
علی اصغر زارعی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، با اشاره به اظهارات مشایی و حساسیتهای ایجاد شده در این خصوص اظهار داشت: سخنان مشایی حساسیت بسیاری از شخصیتها را به دنبال داشت و بسیاری از افراد در سطح جامعه نسبت به سخنان وی موضع قاطعی اتخاذ کردند.
وی در این رابطه افزود: بعد از تعطیلات مجلس برخی از نمایندگان در صدد بودند تا بحث سؤال از رئیس جمهور را در مجلس مطرح کنند که بعد از آن مجموعه افراد اصولگرا در مجلس تصمیم گرفتند نامهای را خطاب به رئیس جمهور تهیه و در آن اعتراض خود به اظهارات مشایی را اعلام کنند.
زارعی با بیان اینکه طرح برخی از سخنان توسط مشایی هیچ ضرورتی ندارد، ادامه داد: مشایی نباید برخی سخنان را بیان کند چرا که طرح برخی از سخنان نه تنها ضرورت ندارد بلکه ضررهای زیادی هم به دنبال خواهد داشت.
نماینده مردم تهران خاطرنشان کرد: در نامهای که خطاب به رئیس جمهور تنظیم کردهایم از آقای احمدینژاد خواستهایم تا چارهای در خصوص اظهارنظرهای غیرضروری مشایی بیاندیشد تا زحمات و خدمات دولت زیر سؤال نرود.
زارعی همچنین بیان داشت: تاکنون 180 نماینده در مجلس این نامه را امضاء کردهاند و تصمیم ما بر این است که متن این نامه را خودمان مستقیم به رئیس جمهور بدهیم.
وی گفت: برای پیشگیری از سوءاستفاده برخی افراد مغرض، تصمیم داریم از قرائت متن این نامه در مجلس خودداری کنیم و همچنین اسامی امضاءکنندگان این نامه محفوظ خواهند ماند.
نماینده مردم تهران ابراز امیدواری کرد که دولت و مجلس بتوانند با همکاری و تعامل هرچه بیشتر نقشههای دشمن را نقش بر آب کنند و بیش از گذشته نسبت به حل مشکلات مردم در جامعه اقدامات در خور توجهی را انجام دهند.
رئیس جمهور قانونی را ابلاغ کرد که براساس آن دولت موظف است صرفاً در چارچوب مقررات عمومی ان.پی.تی (معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی) با آژانس بینالمللی انرژی هستهای همکاری کند.
به گزارش رجانیوز، در این قانون همچنین تاکید شده است که اجابت درخواستهای فراتر از مقررات عمومی ان.پی.تی توسط دولت ممنوع است.
ابلاغ این قانون که مصوبه مجلس شورای اسلامی است در حالی انجام شد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیرغم همکاریهای فراوان و فراتر از پادمان ایران، پرونده ایران را بدون استناد به مواد حقوقی انپیتی و صرفاً با انگیزههای سیاسی و فشار امریکا و برخی کشورهای اروپایی به شورای امنیت سازمان ملل ارسال کرده و بانی اصلی چهار قطعنامه صادر شده این شورا علیه ایران است.
آژانس پس از توافق با ایران برای تدوین مدالیته رفع ابهام در شش مورد اصلی و ضمن اذعان به مختومه شدن همه این موارد، موضوع موهوم مطالعات ادعایی را مطرح کرد و از اعلام عادی شدن پرونده ایران که منجر به بازگرداندن پرونده ایران از شورای امنیت میشد، خودداری کرد.
همچنین علیرغم دسترسیهای فراتر از پادمان که جمهوری اسلامی به منظور نشان دادن حسن نیت خود برای بازرسان آژانس ترتیب داده بود، آژانس از این رویکرد توأم با حسن نیت برای جاسوسی هستهای و نشت اطلاعات به رسانهها استفاده کرد.
بر اساس قانون مصوب مجلس، دولت همچنین موظف است در مورد تحویل سوخت راکتور آموزشی درمانی تهران، غنی سازی 20 درصد را به منظور تحویل سوخت راکتور مذکور استمرار بخشیده و صفحههای سوخت مورد نیاز راکتور تهران را تهیه کند.
دولت موظف است با وجود اقدامات زیاده طلبانه و زورمدارانه برخی قدرتهای بزرگ با سرمایهگذاری در ابعاد مختلف فناوری هستهای صلح آمیز کشور را به استقلال کامل هستهای برساند.
بر اساس ماده چهار این قانون، دولت باید نسبت به کشورهایی که به بازرسی کشتیهای ایرانی و یا محمولههای باری کشورمان مبادرت میورزند، عمل مقابله به مثل را به هر صورت ممکن انجام دهد.
همچنین قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران باید به منظور انجام ماده فوق، با دولت مساعدت لازم را در همه ابعاد و زمینهها داشته باشد.
گفتنی است بر اساس ماده واحدهای که در سال 1384 در مورد دستیابی به فنآوری صلحآمیز هستهای تصویب شده است دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است در چارچوب معاهدهی انپیتی و قوانین بینالمللی با بهرهگیری از اندیشمندان، محققین و امکانات داخلی و بینالمللی و همچنین پیگیری اجرای تعهدات آژانس بینالمللی انرژی اتمی در کشورهای برخوردار از این فنآوری در برابر کشورهای عضو معاهده منع تولید و تکثیر سلاحهای هستهای (انپیتی)، نسبت به برخوردار نمودن کشور از فنآوری صلح آمیز از جمله تامین چرخه سوخت 20 هزار مگاوات برق هستهای اقدام کند.
بر این اساس، سیاستگذاری و برنامهریزی در مورد تربیت نیروی انسانی متخصص اولویتبندی در فناوری و تحقیقات هستهای توسط وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری و سازمان انرژی اتمی تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.
همچنین در ماده واحدهی دیگری که در سال 1385 در مجلس تصویب شد و تحت عنوان قانون الزام دولت به تجدید نظر در همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی معروف شد دولت موظف شده است با توجه به قطعنامهی شورای امنیت سازمان ملل متحد مورخ دوم دی ماه سال 1385 به برنامهی صلح آمیز هستهای کشور سرعت بخشیده و در همکاریهای خود با آژانسبینالمللی انرژی اتمی براساس منافع ملت ایران تجدید نظر کند.
گروه فرهنگی- شهاب جمشیدی: در این نوشته سعی شده است به نقد نقاط مثبت سریال فاصله ها که گاهی از سوی دست اندرکاران این مجموعه به عنوان نقاط قوت آن عنوان شده، پرداخته شود و اصلا قصد ندارم نقاط منفی آن را نقد کنم.
نقد اول؛
اولین مورد همین موضوع اصلی داستان است که فاصله ها نام گرفته و به موضوع فاصله بین نسل ها در کشور ما به طور عام و فاصله بین نسل انقلاب و نسل جوان امروز به طور خاص پرداخته است و آن را به عنوان یک معضل مطرح کرده و شاهد آن هستیم که در طول سریال، این فاصله به طرق مختلف خود نمایی میکند و ریشه اکثر مشکلات است.
اختلاف نظر بین نسل های مختلف امری طبیعی است و مثبت! و رشد دهنده. کاملاً طبیعی هست که جوان از پدر خود فعال تر و پویا تر است، نمی خواهد در چارچوب های سنتی محصور شود، اهل جسارت است و به نوآوری و خلاقیت و ابتکار می اندیشد. این فرصتی است که متاسفانه در مجموعه های نمایشی غالباً بهعنوان تهدید مطرح میشود. مشکل تازه آنجا پیدا می شود که به دلیل یک نارسایی معرفتی در تهیه کنندگان این مجموعه ها این درگیری در نهایت به درگیری جوان با دین داری و تدین پدران تبدیل میشود و دینداری نماد سنت، تحجر و خشکی معرفی می شود. چرا دینی که در این مجموعه ها معرفی می شود پاسخگوی هیجان و جسارت و پویایی جوانان نیست؟ فاصله این قرائت از دین با اسلام نابی که تربیت شدگانش جوانان پر شوری بودند که با روحیه حماسی و جهادی از نقش آفرینان اصلی اوایل انقلاب بودند. جوانانی که گریز از سنت و یکنواختی را در پایبندی به مکتب پر شور و هیجان اسلام ناب یافتند، مکتبی که عرفان و لذایذ معنویش هم دوش با اوج نقش آفرینی اجتماعی و تکاپوی فراهم کردن زندگی همه بعدی بود. اسلامی که جوانان آرام و بی اثر دوره پهلوی را به جوانانی پر شور، با روحیه و تکلیف محور تبدیل کرد.
چرا دین را در ارضای نیاز های جوان ناتوان نشان می دهید؟ چرا اگر جوانی متدین شد مثل کبریت بی خطر میشود؟ (در قسمت نقد شخصیت علی و نیما مفصل تر به این موضوع خواهم پرداخت)
نقد دوم؛ نمایش شخصیتی منفعل از جوانان مذهبی:
جوانانی که نماینده مذهبی و دینداری، بودند در این مجموعه بسیار ساکت، بی هیجان، سربه زیر، آرام و منفعل بودند. جوانانی که یک افسردگی پنهان در چهره آنها دیده میشود، گویا ناخواسته و به اجبار تن به زندگی متدینانه داده اند. افتخار به زندگی دینی در آنها اصلا به نمایش گذاشته نشد. در عوض در شخصیت پردازی شخصیت هایی چون سعید و ساسان که نماینده نسل جدید فاصله گرفته هستند، بسیار کار شده و آنها را در موقعیت های مختلف نمایش می دهند. اما پلان های بازیگری بچه مذهبی های داستان (که مثلاً قرار است به عنوان الگوی مثبت معرفی شوند و مخاطب به سمت آنها میل کند) خلاصه می شود به نق زدن یا اینکه همراه همسر محجبه خود از جلوی دوربین رد شوند و یا تا خرخره درگیر زن و زندگی شوند. در اثر پنهانی که اینگونه شخصیت پردازی در ذهن مخاطب القا می کند همین بس که سعید و ساسان که شخصیت های خاطی داستان هم هستند، بیشترین نفوذ را در دل جوانان داشته اند، در عوض میزان علاقه و الگوپذیری و کشش برای علی و نیما شدن در مخاطب جوان در حد صفر است و طبیعی است که مخاطب جوان اگر علاقه به مانند سعید نداشته باشد، جذابیتی را هم در شخصیت علی و نیما نمی بیند که بخواهد از آنها الگو گیری کند.
از شخصیت حاج رضا دیگر می گذریم که گویا هیچ مشکلی ندارد و خوشحال است و آجیل مشکل گشای داستان است. این شخصیت از شخصیت های مثبت فیلم بود پس باید در مخاطب شوق ایجاد کند که مثل او شود اما با یک نگاه به نظر اطرافیانتان در مورد علاقه شان به حاج رضا شدن ضعف شخصیت پردازی کاراکتر های مثبت را به وضوح احساس می کنید.
نقد سوم:
کارگردان در دفاع از کار خود عنوان کرده است که قصد داشته با معرفی رابطه منفی سعید و بیتا، جوانان را از این گونه رابطه ها بر حذر دارد.
درست است رابطه سعید و بیتا اشکال دارد اما علت این اشکال چه نشان داده شد؛ بی بند و باری بیتا! و مکار بودنش! آیا اگر بیتا دختر حیله گری نبود باز هم این رابطه خطا بود؟ از طرفی لاابالی ترین جوان هم اگر بفهمد و بداند که دختر مورد علاقه اش حیله گر و بی بند وبار است دیگر به او علاقه نشان نمی دهد. این را بی اخلاق ترین جوان هم معتقد است، پس کارگردان چه هنری کرده در طرح این مسئله؟ تازه چند درصد جوانانی که این رابطه ها را دارند حاضرند حتی به این موضوع که طرف مقابلشان شابد مشکلی داشته باشد، حتی فکر کنند؟
جوانی که درگیر این رابطه شده و برق احساس و هوسش (نه لزوما هوس منفی) چشمش را کور کرده کی فرصت می کند که عاقلانه بنشیند و دو دو تا چهار تا بکند و رفتار طرف مقابل را تحلیل کند و در آ خر نتیجه گیری کند و اگر هم تنیجه حاصل، خلاف احساسش بود به آن تن دهد؟ پس این مجموعه در دادن راه حل هم ناتوان بود.
توقع برداشت عبرت گونه از رابطه سعید و بیتا توسط جوانان، مانند این است که ما در فیلمی جوانی را نمایش دهیم که می خواهد غذایی را بخورد که از قضا یک نفر به دور از چشم وی در آن سم ریخته؛ جوان غذا را میخورد و میمیرد و ما به بیندگان این صحنه می گوییم که "ببینید هرگز سراغ این غذا نروید و نخورید"
پس میزان اثر بخشی این مجموعه در ارائه راه حل برای برطرف کردن مشکل رابطه بین پسر و دختر کاملا عامیانه و اشتباه بود.
نقد چهارم:
کارگردان اعلام کرده بود که ما با نمایش رابطه درست علی و ریحانه بهدنبال ارائه یک الگوی درست بودیم. حال سوال اینجاست که شما چه جذابیت ها و زیبایی هایی را از این رابطه نمایش دادید. برای ایجاد شوق و رغبت به سمت این رابطه ها چه کار کردید؟ چه هنری به خرج دادید در برابر زیبایی ها و داستان پردازی هایی که از رابطه سعید و بیتا نمایش داده شد؟ هیچ؛ رابطه ی علی و ریحانه، رابطه ای خشک و بی روح و اتو کشیده و بی احساس و به دور از محبت نمایش داده شد. (تازه اگر از درگیری های علی و ریحانه هم چشم پوشی شود)
دقایق نمایش رابطه علی و ریحانه (که مثلاً الگوی درست این فیلمنامه است) به یک دهم نمایش رابطه سعید و بیتا هم نمیرسد!
نقد پنجم:
دلسوزی کارگردان و تلاش او برای تطهیر اشتباهات بیتا از ضعف های بسیار برجسته این سریال بود. انداختن تقصیر اشتباهات بیتا بر سر شرایط محیطی و اجتماعی اطراف او و ترسیم چهره ای مظلوم از او ضربه دیگری بود که این مجموعه بر بدنه فرهنگی جامعه وارد کرد.
نقد آخر:
90 درصد وقت این فیلم به نمایش و پردازش نقاط منفی اجتماعی گذشت و در قسمت های آخر با یک معجزه الهی و یک فوت معنوی همه چیز درست می شود. یک شهید وارد داستان فیلم می شود (البته این قسمت با وصله به نمایشنامه چسبانده شده بود، برای چه نمی دانم!) وهمه مشکلات یکی یکی حل میشود.
مشکلاتی که عمده وقت فیلم به پیچ و خم های آن اختصاص یافته. همه معادلات به هم می خورد قهرمان داستان یک شبه همه گره ها را حل می کند. در این جا هم باز ضعف داستان پردازی نویسندگان در پایان خوب دادن به آثارشان هویدا شد.
دیگر به نقد برخورد های حاج محسن و حاج رضا در برابر جوانی های سعید و راه حل های این دو خصوصا حاج رضا نمی پردازم و در پایان مجددا متذکر میشوم که این گوشه ای از نقد هایی بود که به نقاط مثبت فیلم (از نظر دست اندرکارارنش) وارد بود و دیگر مجال پرداختن به نقاط منفی این مجموعه نیست. در جامعه رشد یافته دینی اکتفا کردن به ظاهر مثبت بعضی فیلم ها و غافل شدن از آثار مخرب پنهان آنها که ذهنیت های اجتماعی مردم را تهدید میکند، کاری بسیار اشتباه است. به امید آنکه روزی پشتوانه محتوای فیلم ها از مبانی عمیق معرفتی اسلام ناب و انقلابی گرفته شود و با دقت به آثار پنهان تربیتی مجموعه های نمایشی به رشد فرهنگ انقلابی کشورمان کمک کنیم.